Quantcast
Channel: مجموعه مقالات صدری زاده
Viewing all 992 articles
Browse latest View live

ایران سومین کشور آلوده جهان / اهواز؛ آلوده‌ترین شهر جهان

$
0
0

.

پیش از این، ایران هشتمین کشور آلوده جهان بود
جابه‌جایی رتبه ایران در آلودگی هوا

جدیدترین آمارهای سازمان بهداشت جهانی واقعیت دیگری را برای مردم نشان می‌دهد؛ واقعیتی که خبر از کسب رتبه سوم آلوده‌ترین کشورهای جهان دارد. این در حالی است که در گذشته کشورمان هشتمین کشور آلوده جهان بود. اما سوال اینجاست که چرا ایران به این جایگاه جهانی دست پیدا کرده است و پاسخگوی چنین وضعیتی کیست؟

تهران امروز : افسانه قانع -به‌رغم آنکه در دو دهه اخیر آلودگی هوای کشور یکی از موضوعات مهم در بسیاری از قوانین مجلس به شمار می‌رود، اما عدم برنامه‌ریزی دقیق و کارشناسی متولیان محیط‌زیست در این زمینه نه تنها در سال‌های اخیر باعث مرگ‌و‌میر بسیاری از ایرانیان شده بلکه رتبه کشور را در آمارهای جهانی تغییر داده است. جدیدترین آمارهای سازمان بهداشت جهانی واقعیت دیگری را برای مردم ایران نشان می‌دهد. واقعیتی که خبر از کسب رتبه سوم آلوده‌ترین کشورهای جهان دارد. این در حالی است که در گذشته کشورمان هشتمین کشور آلوده جهان بود.

اما سوال اینجاست که چرا ایران به این جایگاه جهانی دست پیدا کرده است. افزایش آلودگی هوا در کلانشهرهای کشور که روزبه‌روز بر تعداد آنها افزوده می‌شود، هر چند برای مسئولان خبری تکراری است اما برای ساکنان این شهرها معنای دیگری دارد.دو دهه از اولین هشدارهای کارشناسان محیط‌زیست درباره افزایش آلودگی هوا در کشور می‌گذرد. دو دهه‌ای که به اعتقاد کارشناسان اگر تمامی قوانین مجلس درخصوص راهکارهای کاهش آلودگی هوا موبه‌مو در کلانشهرهای کشور اجرایی می‌شد و از همه مهم‌تر اگر طرح جامع کاهش آلودگی هوا از سوی دولت به مجلس ارائه و مصوب می‌شد، نه رتبه جهانی تهران در آلودگی هوا افزایش پیدا می‌کرد و نه مردم جان خود را از دست می‌دادند.

اکنون ارائه راهکارهای علمی و کاربردی درخصوص کاهش آلودگی هوا یکی از مهم‌ترین مطالبات شهروندان از دولت تدبیر و امید شده است؛ مطالباتی که در دو دولت گذشته عملی نشد. البته باید به این موارد، قانون 5 ساله شدن معافیت خودروها از معاینه فنی را نیز اضافه کرد، قانونی که هم باعث افزایش آلودگی هوا شد و هم سایه مرگ را در جاده‌های کشور پهن کرد.


اهواز؛ آلوده‌ترین شهر جهان

مرور خبرها با موضوع آلودگی هوا نشان می‌دهد که حال تمامی کلانشهرهای کشور خوب نیست. نکته قابل تامل در این خبرها این است که وضعیت هوا در بسیاری از کلانشهرهای کشور مانند کرمانشاه، اراک و اهواز از مرز بحران نیز رد شده است. به عنوان مثال درگزارش سال گذشته سازمان بهداشت جهانی ازوضعیت آلودگی شهرهای جهان، اهوازآلوده‌ترین شهر جهان معرفی شد. در واقع در این گزارش کلانشهرهای ایران جزو آلوده‌ترین شهرهای جهان و شهر اهواز از نظر وجود ذرات معلق در هوا که کوچک‌تر از10 میکرومتر هستند،آلوده‌ترین شهر جهان شناخته شده‌اند. آمارهای داخلی نیز دست کمی از آمارهای سازمان بهداشت جهانی ندارد چرا که آمارهای داخلی نیز حکایت از آن دارد که اهواز پس از اصفهان و تهران، بیشترین میزان آلودگی هوا را دارد.

مهم‌ترین علت آلودگی هوای اهواز، گرد و غبار و حمل‌ونقل درون‌شهری است و عامل دیگر، گسترش افسار گسیخته بافت شهری و رسیدن آن به کارخانه‌هایی مانند ایران‌کربن و فولاد خوزستان است.



کرمانشاه؛ فراتر از بحران

اما اگر از استان‌‌های جنوبی کشور بگذریم، هجوم ریزگردها به استان‌‌های غربی نیز نفس کشیدن را برای مردم کرمانشاه سخت کرده است. از شیوع بیمارهای مختلف اعم از مشکلات تنفسی و حساسیت‌ها گرفته تا کاهش دید راننده‌ها در جاده‌ها و بروز تصادفات، از جمله مشکلات ناشی از شیوع ریزگردها در هوای این استان است. البته طی سالیان سپری شده درگیر با این معضل، نشست‌هایی پیرامون مقابله با این پدیده برگزار شده اما عملا اتفاقی صورت نگرفته است. برای مثال در نشست 5+6 که مربوط به مذاکرات استان‌‌های غربی ایران و کشور عراق بود به این مهم اشاره شد اما نتیجه‌ای را در بر نداشت.

حضور قائم‌مقام محیط‌زیست در استان کرمانشاه در این نشست برای مقابله با پدیده ریزگردها آن هم به دلیل ورود این مهمانان ناخوانده به پایتخت و استان‌‌های شمالی شکل گرفته بود؛ اما نتیجه قابل‌توجهی نیز از این نشست‌ها عاید استان‌‌های غربی و جنوبی نشد و تنها این سوال را در ذهن ساکنان استان‌‌های غربی و جنوبی تداعی کرد که خرمن پایتخت نشینان کی می‌سوزد که به داد استان‌‌های درگیر با این پدیده برسند؟

وعده ماسک‌های فیلتردار، وعده‌ای از جانب سازمان محیط‌زیست کشور بود که دسترسی به آن، تنها برای افراد دارای تمکن مالی ممکن است و حتی اگر قریب به اتفاق مردم در این مناطق دچار مشکلات ناشی از این ریزگردها باشند و توانایی خرید ماسک‌ها وجود نداشته باشد باید رنج همزیستی با این مهمانان ناخوانده را تحمل کنند.امروز استان کرمانشاه، به عنوان یکی از استان‌‌های درگیر با پدیده ریزگردها در شرایطی به سر می‌برد که از نقطه بحران نیز رد شده است و با روند صعودی‌ای که در افزایش غلظت آن وجود دارد ممکن است در زمانی کوتاه به سایر استان‌‌ها و حتی پایتخت نیز برسد.



شهروندان اراکی در آرزوی زنده ماندن

آلودگی هوا در اراک همچنان بی‌ترمز پیش می‌رود تا دیگر مجالی برای ماندن در این شهر صنعتی نباشد. در این کلانشهر غبار ریزگردهای غرب کشور هدیه نامبارکی برای دامن زدن به این آلودگی شده است.آمارها نشان می‌‌دهد که ساکنان اراک از ابتدای سال تاکنون تنها 60 روز هوای سالم داشته‌اند و مابقی روزهای سال وضعیت هوا در این کلانشهر در مرز هشدار قرار گرفته بود. آلودگی هوای اراک همچنان در سرخط زندگی مردم قرار دارد تا آنجا که کارشناسان و پزشکان می‌گویند هوای آلوده به‌خودی خود حاوی ترکیباتی اکسیدکننده و سمی است و از طرفی بدن همواره به ذراتی که در هوای آلوده وجود دارد واکنش التهابی نشان می‌دهد اما ترکیبات آنتی اکسیدانی از این فعالیت‌ها ممانعت به عمل می‌آورند.



اصفهان، چشم به راه هوای تازه

این روزها دوباره زنگ هشدارآلودگی هوا در کلانشهرها بخصوص اصفهان به دلیل بروز پدیده گرد و غبار و ذرات معلق به صدا در آمده اما این در حالی است که هنوز به گفته رئیس کمیسیون محیط‌زیست شورای اسلامی شهر اصفهان هیچ آماری که بر اثر آلودگی هوا در اصفهان چند نفر می‌میرند وجود ندارد. ابوالفضل قربانی در این باره به روزنامه تهران‌امروز می‌گوید: «هرساله پدیده گرد و غبار موجود در نواحی مرزی کشور موجب آلودگی هوا می‌شود، بعد از مدتی آسمان کلانشهرها را آلوده و معضلاتی را در این شهرها ایجاد می‌کند، بنابراین اگر مسئولان امر دقت و توجه لازم را در رابطه با محیط‌زیست نداشته باشند زندگی در شهرها تهدیدی جدی به شمار می‌آید به‌طوری که سلامت مردم به خطر می‌افتد.



شیراز، محصور در میان کارخانه‌های آلاینده

مطالعات کارشناسان محیط‌زیست استان فارس نیز نشان می‌دهد که این شهر هشتمین کلانشهر آلوده کشور است. حسینعلی ابراهیمی کارنامی، مدیرکل حفاظت محیط‌زیست استان فارس در این باره عنوان کرده بود: «همجواری استان فارس به‌ویژه شهر شیراز با استان‌‌های غربی کشور که در آنها ریزگردها پراکندگی بسیار دارند، کمبود سرانه فضای سبز و وجود صنایع بزرگ آلاینده هوا از جمله کارخانه پشم شیشه، سیمان و روغن نباتی سبب ایجاد آلودگی بسیار هوا در شهر شیراز شده است.هم‌‌اکنون سرانه فضای سبز در این کلانشهر پایین بوده که باید از 12 متر به 25 متر که یک سرانه استاندارد است افزایش یابد.» به گفته این مقام مسئول، روزانه 340 تا 360 هزار خودرو در شیراز در حال تردد هستند که 25 درصد آلودگی هوا در شیراز، متاثر از فعالیت خودروهاست.



تهران، محلی برای طرح‌های خلق‌الساعه

به جرات می‌توان گفت که حل معضل آلودگی هوا در تهران در طول سال‌های اخیر به‌رغم هشدارهای کارشناسان محیط‌زیست به یک چالش سیاسی در بین دولت و مدیریت شهری تبدیل شده ‌است. هرچند کارشناسان محیط‌زیست شهری اعتقاد داشتند که با برنامه‌ریزی دقیق و مدون می‌توان معضل آلودگی هوا را در پایتخت حل کرد، اما در مقابل مسئولان دولتی اعتقاد داشتند که برای رفع این مشکل تهرانی‌ها هیچ راه‌حلی وجود ندارد و برای بهبود شرایط باید دست به دعا برداشت. البته در این میان نیز مسئولانی بودند که با ارائه طرح‌های خلق‌الساعه‌ای مانند آب‌پاشی و مه پاشی آسمان پایتخت،استفاده از چسب در هنگام آب‌پاشی خیابان‌ها و... بر این باور بودند که می‌توان با این راهکارها معضل آلودگی‌هوا را حل کرد. آنطور که سیدعلی رضویان، مدیرعامل ستاد مرکز معاینه فنی خودروهای شهر تهران می‌گوید: «براساس آمار سازمان بهداشت جهانی، ایران در میان آلوده‌ترین کشورهای جهان از لحاظ آلودگی هوا رتبه سوم را دارد وهمچنین در میان کشورهای با جاده‌های خطرناک مقام پنجم را کسب کرده است که این موارد لزوم توجه بیشتر به معاینه فنی را تاکید می‌کند.»



قانونی که بلای جان مردم شد

تصویب قانون معافیت 5 ساله خودروها از سوی مجلس که در ابتدای سال 90 اجرایی شد در کنار تمامی کارهای نکرده دولت، نه تنها ذره‌ای از این مشکل کم نکرد بلکه این قانون نیز بلای جان مردم شد. مدیرعامل ستاد مرکزی معاینه فنی خودروهای شهر تهران در این باره به روزنامه تهران‌امروز می‌گوید: «پیش از تصویب این قانون ایران هشتمین کشور جهان از لحاظ آلودگی هوا بود که در سال 2013 به رتبه سوم رسیده است.» هرچند در طول یکی، دو سال اخیر یکی از وعده‌های مجلسیان اصلاح این قانون و اجرایی شدن دوباره قانون معافیت 2 ساله خودروها از معاینه فنی بود، اما این وعده نیز نتوانست عملی شود چرا که مجلسیان در نهایت پیشنهاد سه ساله شدن معافیت خودروها از معاینه فنی را ارائه کردند که اکنون نیز در حال بررسی است. طرحی که به اعتقاد کارشناسان نه تنها از آلودگی‌های هوا نمی‌کاهد بلکه آن را تشدید هم می‌کند. آنطور که نمایندگان مجلس می‌گویند؛ در تغییر این طرح قرار بر این است که معاینه فنی خودروهای صفر، سه ساله و معاینه فنی سایر خودروها دو ساله شود. موضوعی که در کمیسیون شوراهای مجلس به تصویب رسیده و به نظر می‌رسد همان پیشنهاد قدیمی سازمان محیط‌زیست باشد. پیش از این قائم‌مقام سازمان محیط‌زیست در این باره عنوان کرده بود: «طرحی از سوی سازمان برای سه‌ساله کردن معاینه فنی خودروهای صفر به دولت ارائه شده است. یعنی معافیت را از 5 سال به سه سال کاهش داده‌اند.» به اعتقاد این مقام مسئول، در دنیا معاینه فنی خودروهای صفر کیلومتر سالانه است ولی پیشنهاد سه ساله کردن اعتبار معاینه فنی خودروهای صفر کیلومتر را به کمیسیون زیربنایی دولت و مجلس ارائه می‌کنیم.هرچند متولیان محیط‌زیست اعتقاد دارند که با ارائه این طرح به مجلس توانسته‌اند مشکل آلودگی‌هوا و معاینه فنی خودروها را در کشور به‌طور کامل حل کنند، اما باید قبول کرد که این طرح همچنان نتوانسته است رضایت منتقدان را به دست آورد چرا که کارشناسان محیط‌زیست شهری بر این باورند که طرح سه ساله شدن معافیت خودروها نیز یکی از همان طرح‌های خلق‌الساعه است که دردی را دوا نمی‌کند. یوسف رشیدی، مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در این باره بیان می‌کند: «خودروهایی که بیش از 5 سال از عمرشان می‌گذرد، اکنون موظفند سالانه یک‌بار به مراکز معاینه فنی مراجعه کنند، اما با مطرح شدن طرح جدید مبنی بر معافیت 3 ساله خودروهای نو و 2 ساله شدن معاینه فنی برای سایر خودروها وضعیت بدتر خواهد شد و این طرح نیز اصلا قابل قبول و کارشناسی نیست.» او در این باره توضیح می‌دهد: «2 ساله شدن معاینه فنی برای خودروها، آن هم در کشور ما که اکثر خودروها از استاندارد مناسب و بالا برخوردار نیستند، به هیچ‌وجه قابل قبول نیست و باعث تشدید آلودگی هوا به‌ویژه در کلانشهرها خواهد شد چرا که اکنون نیز با مشکلاتی مانند خراب شدن قطعه کاتالیست در خودروها و تعویض‌نکردن این قطعه مواجهیم که با 2 ساله شدن معاینه فنی خودروها و معافیت 3‌ساله خودروهای نو از معاینه فنی عملا خودروها به حال خود رها خواهند شد و این موضوع چیزی جز افزایش آلودگی هوا را به‌دنبال نخواهد داشت. از همه مهم‌تر اینکه افزودن سه سال به سن معافیت معاینه فنی خودروها به معنای کاهش سه سال از عمر شهروندان است.»



جولان دومیلیون خودرو فاقد معاینه فنی در پایتخت

به‌رغم آنکه تا قبل از اجرایی شدن قانون معافیت 5 ساله خودروها از معاینه فنی مدیریت شهری تهران با افزایش مراکز معاینه فنی در تهران توانسته بود با همکاری پلیس راهور تهران بزرگ تعداد خودروهای فاقد معاینه فنی شهر تهران را به یک‌میلیون عدد برساند؛ اما با اجرایی شدن این قانون پایتخت در این زمینه بازگشت جبران ناپذیری به عقب داشت. بازگشتی که نتیجه آن وجود بیش از دومیلیون خودرو فاقد معاینه فنی در کلانشهر تهران است. مدیرعامل ستاد مرکزی معاینه فنی خودروهای شهر تهران در این باره به روزنامه تهران امروز می‌گوید: «طبق بررسی‌های انجام شده موفق به شناسایی بیش از 2 میلیون خودرو فاقد معاینه فنی شده‌ایم که از نظر قانون پنج ساله شدن خودرو‌ها باید به مراکز معاینه فنی مراجعه کنند. اکنون پلیس برای این خودرو‌ها پیامک ارسال خواهد کرد و آنها فرصت دارند طی 10 روز به مراکز معاینه فنی مراجعه کنند در غیر این صورت با آنها برخورد‌های قانونی صورت می‌گیرد.» با وجود اجرای چنین طرح‌هایی توسط شهرداری تهران و پلیس راهور تهران بزرگ اما همچنان سیدعلی رضویان طرح سه ساله شدن معاینه فنی خودروهای صفر و دو ساله شدن معاینه فنی برای سایر خودروها را زیان‌بارتر از قانون 5 ساله معافیت خودروها می‌داند. او در این باره تاکید می‌کند: «این طرح به نوعی حتی از طرح معافیت پنج‌ساله خودروها بدتر است چراکه در حال حاضر غیر از خودروهای صفر، سایر خودروها موظف هستند هرسال به مراکز معاینه فنی مراجعه کنند اما در صورت تصویب این طرح عملا خودروها به حال خود رها خواهند شد.» به اعتقاد او؛ وضعیت و کیفیت خودروهای کشورمان در حدی نیست که بگوییم خودروهای صفر تا سه سال بی‌نیاز از معاینه فنی هستند و سایر خودروها نیز دو سال یک‌بار به مراکز معاینه فنی مراجعه کنند، کافی است. این در حالی است که در کشورهای پیشرفته نیز با وجود خودروهای بسیار باکیفیت، خودروها بعد از چند سال به‌طور کامل از رده خارج می‌شوند و ما تازه می‌خواهیم بعد از سه سال اقدام به معاینه فنی خودروهایی کنیم که از استانداردهای جهانی فاصله بسیاری دارند.



مرگ و میر بیش از 2 میلیون نفر در اثر آلودگی هوا

مطالعات جهانی نشان می‌دهد که میزان مر گ و میر ناشی از آلودگی هوا در سال‌های اخیر رشد فزاینده‌ای داشته است به‌طوری‌که هر سال بیش از 2.5 میلیون نفر در سراسر جهان جان خود را از دست می‌دهند. بر اساس مطالعات اخیر پژوهش نامه‌های محیط‌زیست احتمال کشته شدن انسان‌ها در اثر افزایش آلودگی هوا در مقایسه با خطر غرق شدن در آب فاضلاب‌های فرسوده در جوامع آینده نسبتا پایین خواهد بود، اما در حال حاضر با رشد فزاینده‌ای روبه‌رو است. دانشمندان سازمان حفاظت محیط‌زیست، ناسا، دانشگاه کارولینای شمالی در چیپل هیل با مطالعه در زمینه مرگ زودرس انسان‌ها به کمک شیمی و مدل‌های آب و هوا دریافتند که تنها عاملی که در گذشته منجر به افزایش مرگ و میر در اثر آلودگی‌هوا شده تغییرات آب‌و‌هوایی نبوده بلکه بخش اعظم آن درنتیجه ارتباط انسان‌ها با محیط پیرامون شان(آنتروپوژنیک) به وقوع پیوسته است. لازم به ذکر است این مطالعات که در اکثر وبلاگ‌های آب و هوا مورد استفاده قرار گرفته از افزایش مقدار CO2 در اتمسفر و تاثیر خارق‌‌العاده آن روی گیاهان خبر می‌دهد. با توجه به محاسبات محققان، سالانه حدود 470‌هزار نفر از شرایط تنفسی که در اثر ارتباط انسان‌ها با محیط پیرامون‌شان منجر به افزایش میزان ازون کره زمین می‌شود جان خود را از دست می‌دهند.

 

حالا هر دوچرخه معمولی برقی می‌شود

$
0
0

.

دانش > دانش-             همشهری‌آنلاین:
مهندسان لندن، واحد پیشرانه الکتریکی جدیدی به نام Rubbee را ابداع کرده‌اند که ظرف چند ثانیه به یک دوچرخه معمولی متصل می‌شود و آن را به یک سازه الکتریکی تبدیل می‌کند.

به گزارش ایسنا، سیستم ضدآب جدید از طریق یک اهرم آزادسازی سریع به صندلی متصل می‌شود و چرخ عقب دوچرخه را می‌پوشاند.

یک بازوی جاذب‌ شوک‌مانند سامانه را به صورت پرس‌شده نگه می‌دارد، بنابراین، غلتک نیرودهی‌شده آن قادر به حفظ تماس با بخش فوقانی تایر است.

گفته می‌شود، این واحد حتی بر روی دوچرخه‌های دارای تعلیق عقبی نیز کارساز است.

غلتک از ترکیبی از پلی‌اورتان ویژه ساخته شده که امکان اتصال مناسب بین آن و تایر را بدون ساییده‌شدن بیش از حد تایر فراهم می‌کند.

نیروی این فناوری از یک باتری 14.4 ولتی و 280 وات ساعتی تامین می‌شود که ظرف دو ساعت به صورت کامل شارژ می‌شود.

گرچه سیستم ابداعی می‌تواند برای افزایش نیروی پدال خود دوچرخه‌سوار به کار رود، این سامانه فقط با استفاده از مد موتور قادر به ارائه سرعت بیشینه 25 کیلومتر در ساعت و طیف متوسط 25 کیلومتر است.

این واحد نیروی بیشینه 800 وات را ارائه داده و 6.5 کیلوگرم وزن دارد.

طراحان لندنی هم‌اکنون در حال جمع‌آوری بودجه لازم در Kickstarter برای تولید این تکنولوژی هستند. . .وووووووو

دریاچه‌ای که ذره ذره آب می شود

$
0
0

.

 
عمق دریاچه ارومیه طی ۳سال از 4 به کمتر از یک متر کاهش یافته است

حال بزرگ ترین دریاچه   ایران مدت هاست که خوب نیست. دریاچه باشکوه ارومیه که به حق یکی از دریاچه های ملی کشورمان است، طی سال های اخیر با توجه به کاهش قابل توجه مساحت دریاچه و نیز کاهش چشمگیر ارتفاع سطح آب به ویژه در پخش مرکزی آن، وضعیت نگران کننده ای یافته است. فاجعه تنها با خشک شدن دریاچه ارومیه پایان نمی گیرد، بلکه با وضعیت نابه سامانی که برای این قطعه آفرینش آبی پیش می آید، بسیاری از موجودات جانداری که زیستگاه آن ها با رونق دریاچه ارومیه پابرجاست، مجبورند برای ادامه حیات راه دیگری بجویند و یا شاهد انقراض نسل آن ها باشیم.

آیا بی رحمانه نیست که زیستگاه ۲۷گونه پستاندار، ۲۱۲گونه پرنده، ۴۱گونه خزنده و ۲۶گونه ماهی، تنها به خاطر مدیریت ضعیف و عوامل انسانی از بین برود؟این در حالی است که برخی مسئولان، خشکسالی های مداوم را عامل جدی بحران این دریاچه می شمارند، اما بسیاری کارشناسان با اشاره به وجود خشکسالی ها از گذشته های دور در ایران این استدلال را نمی پذیرند. یکی از راهکارهای موردنظر مسئولان، هدایت آب رودخانه ارس به این دریاچه است اما باز هم به اذعان برخی کارشناسان امیدی به تحقق این امر نیست، به ویژه که هم اکنون بحران جدی، این دریاچه را در معرض مرگ قطعی قرار داده است. به گونه ای که میزان کسری آب در طول ۱۵سال حدود ۲۴میلیاردمترمکعب است، گفته می شود میزان آب موردنیاز دریاچه ارومیه سالانه 3.1میلیاردمترمکعب است، یعنی فرآیند احیای دریاچه، فرآیندی ۵۰ساله است.

 اگر باز هم بخواهیم از حال نامساعد دریاچه رویایی ارومیه، بگوییم آمار تلخ و تکان دهنده هنوز هم هست، برای مثال در طول ۴سال، ۳۰درصد کاهش مساحت داشته است و بسیاری واقعیات تلخ دیگر. به راستی چه باید کرد؟

تراز دریاچه به میزان ۲۲سانتی متر نسبت به سال گذشته کاهش یافته است

سرپرست معاونت آب و آبفای وزارت نیرو در گفت وگو با خراسان، درباره وضعیت دریاچه ارومیه گفت: مسئولیت حفظ و حراست دریاچه ارومیه به عهده سازمان حفاظت محیط زیست است و مشکلات آن از سال ۱۳۸۷ آغاز شده است. به دلیل ۳سال خشکسالی شدیدی که وجود داشت، تراز آب این دریاچه افت پیدا کرد و بحران آغاز شد. علیرضا دائمی با اشاره به درخواست وزارت نیرو از کارشناسان بین المللی در سال ۸۱ ادامه داد: در پی این اقدام طرحی مطالعاتی تهیه و مطالعات مشترکی نیز انجام شد. وی افزود: افزایش مصرف آب در بخش کشاورزی و از سوی دیگر توسعه صنعتی و شهری در کنار این ۳سال خشکسالی چشمگیر و دست اندازی های انسانی مشکلاتی را برای دریاچه پیش آورد به گونه ای که خشکسالی با ۳۵درصد در این زمینه نقش داشته است و پس از آن سهم دست اندازی انسانی افزایش پیدا کرد.

با تشکیل کارگروهی در سال ۸۷ تقسیم کارهای بین سازمان محیط زیست، وزارت نیرو، جهاد کشاورزی و دستگاه های استانی در سطح دولت انجام شد که متأسفانه همه این  اقدامات موثر نبوده است، به گونه ای که امسال تا ۲۰تیرماه که آخرین گزارش تهیه شده است، تراز دریاچه به میزان ۲۲سانتی متر نسبت به سال گذشته کاهش یافته است و در واقع این تراز هر سال تقریبا ۲۵ تا ۳۵سانتی متر کاهش می یابد. باید اقدام جدی تری برای رفع مشکل انجام شود مثل کاهش مصارف کشاورزی در این منطقه و اختصاص آب بیشتر به دریاچه. زیرا هم اکنون یک سوم آن خشک شده است و آن چه باقی مانده «تالاب» است و تبخیرهایی نیز دارد.

 

حجم تبخیر از سطح دریاچه بالای یک میلیارد مترمکعب در سال است

به گفته وی، می توانیم مانند دریاچه های مشابه در دنیا، بخش های آب دار دریاچه را عمیق تر کنیم. وی با اشاره به  طرح انتقال آب از ارس یعنی حوزه های شمالی به حوزه های جنوبی گفت: این گونه طرح ها، بلندمدت است و نیاز به اعتبارات سنگین دارد، حداقل به ۵سال زمان نیاز داریم ولی باید  راه های کوتاه تری را پیدا کرد. هم اکنون سطح تبخیر دریاچه بالاست. حجم تبخیر از سطح دریاچه بالای یک میلیارد مترمکعب در سال است، اگر سطح را محدود کنیم، میزان تبخیر کاهش می یابد.  دائمی از کاهش عمق طبیعی دریاچه از ۴متر به کمتر از یک متر در طی ۳سال خبر داد و افزود: برای حل مشکلات در خصوص این دریاچه به اهتمام ملی نیاز داریم و همراهی همه دستگاه ها برای این کار ضروری است. حل این مسئله هزینه های زیادی نیز در بر دارد که باید آن را بپردازیم. مثلا شاید لازم باشد بخش زیادی از زمین ها زیر کشت نرود و مجبور شویم خسارت آن را به کشاورزان پرداخت کنیم.

 

ضعف مدیریت آب در کشور

معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست نیز دریاچه ارومیه را به عنوان چالش بزرگ امروز ایرانیان مطرح کرد و به تسنیم گفت: یکی از علل خشک شدن این دریاچه تغییرات آب و هواست ولی بخش قابل ملاحظه آن مدیریت ناصحیح و نامناسب آب در داخل کشور است. احمدعلی کیخا افزود: برآوردی که سازمان حفاظت محیط زیست با سایر وزارتخانه ها از جمله وزارت  نیرو داشته است تقریبا حقابه زیست محیطی دریاچه ارومیه 3.1میلیاردمترمکعب در سال است که اگر در هر سال این مقدار آب در اختیار دریاچه ارومیه قرار بگیرد، در بلندمدت با چالش مواجه نخواهیم شد. وی با اشاره به این که خشک شدن دریاچه ارومیه به این مفهوم است که ما نتوانستیم این مقدار آب را در اختیارش قرار دهیم، گفت: مصرف آب در بخش کشاورزی در حوزه دریاچه ارومیه افزایش و آب در محدوده ارومیه کاهش پیدا کرده بود.

به گفته کیخا  افزایش تولیدات کشاورزی راه های دیگر هم دارد و بهره وری در واحد سطح می تواند در تولید کشاورزی اثرگذار باشد. با کشت های فشرده و افزایش راندمان آبیاری می توان در مصرف کشاورزی بهره برد و واردات هم یکی دیگر از راه های افزایش محصولات کشاورزی است. وی با اشاره به این که می توانیم محصولات کشاورزی که به آب نیاز زیادی دارند مثل ذرت را وارد کنیم گفت: واردات این محصولات به این مفهوم است که ما آب را به شکل مجازی به کشور وارد کرده ایم. دکترکهرم پژوهشگر محیط زیست نیز در گفت وگو با خراسان، با اشاره به این که ۷۰درصد دریاچه ارومیه خشک شده است، گفت: مقصر اصلی در بروز این پدیده ما انسان ها هستیم. زیرا ۴۰بند سد احداث کرده ایم که البته وزارت نیرو احداث ۴سد را متوقف کرد ولی ۳۶بند سد باقی ماند. حقابه دریاچه ارومیه نیز پرداخت نشده است. به گفته وی، جلوی دریاچه هایی را که پیش از این آب را وارد دریاچه ارومیه می کردند گرفته ایم، از این رو باید ۲برابر یعنی 3.2میلیاردمترمکعب آبرسانی به آن انجام دهیم تا شاید شانسی برای بقای دریاچه باقی بماند.این فعال محیط زیست ادامه داد: در گذشته همواره میزان آب دریاچه کاهش و افزایش می یافت، در پرآب ترین موقعیت، ۳۷میلیاردمترمکعب آب داشته است که در حال حاضر تنها ۳۰درصد از آن باقی است‌.کهرم افزود: درباره اجرای برنامه انتقال آب از ارس به این دریاچه، حتی یک کلنگ هم زده نشده است.

 

۲۳هزار حلقه چاه در اطراف دریاچه

وی از وجود حدود ۲۳هزار حلقه چاه در اطراف دریاچه یاد کرد و گفت: میزان  زمین های زیر کشت از ۳۵۰هزار به ۷۵۰هزار هکتار افزایش یافته است و با این چرخه ها آب را هدر دادیم. وی درباره تأثیر مسئله خشکسالی بر وضعیت دریاچه ارومیه تصریح کرد: خشکسالی ها در گذشته هم وجود داشته است. زیرا ایران در کمربند خشک و نیمه خشک جهان قرار دارد. وقتی طی ۱۵ سال، ۴۵سد می سازیم، معلوم است که دریاچه خشک می شود. وی تأکید کرد: اگر آب پشت سدها و آبی را که برای زیر کشت رفتن ۷۵۰هزار هکتار مصرف می کنیم، به دریاچه ارومیه بدهیم، خواهیم دید که زنده خواهد شد.

برجی که ۳۶۰ درجه می‌چرخد

$
0
0

.

شهر > معماری-            همشهری آنلاین:
برج‌های جدیدی که قرار است به زودی در شهر‌های بزرگ جهان از قبیل میلان،‌مسکو و دوبی احداث شوند، علاوه بر اینکه منظره‌ای دیدنی از شهر را در برابر دیدگان ساکنانش قرار خواهد داد، به واسطه چرخشش این مناظر را در هر ساعت تغییر خواهند داد.       

براساس گزارش میل آنلاین، معماری ایتالیایی نقشه بلند‌پروازانه ساخت این برج چرخان را در شهرهایی در سرتاسر جهان منتشر کرده است،‌برج‌هایی که طبقات آن از یکدیگر جدا بوده و هر یک برمحوری مرکزی هر ۹۰ دقیقه یک دور می‌چرخند.

قرار است اولین برج‌های چرخان در دوبی و مسکو ساخته شوند و پس از آن ساخت این برج‌ها در لندن، میلان، پاریس،‌رم،‌نیویورک و میامی ادامه خواهد یافت.

طراح این برج‌ها دکتر دیوید فیشر نام دارد که مدیریت شرکت برجهای چرخان در فلورانس به عهده او است. وی این برج‌ها را دورانی جدید در معماری توصیف می‌کند، دورانی که برای اولین بار در آن ساختمان‌ها به بخشی از زندگی تبدیل خواهند شد.

هریک از این برجها انرژی مورد نیاز خود را با کمک باد و خورشید تامین خواهند کرد، قرار است بیش از ۷۹ توربین بادی در هر طبقه این برج تعبیه شوند تا انرژی برق ساختمان تامین شود.

فیشر همچنین ادعا می‌کند این ساختمان‌های متحرک از قدرت تشخیص تغییرات آب و هوایی،‌حرارت و تنظیم انرژی برخوردار خواهند بود. قرار بود اولین برج در سال ۲۰۱۰ در مسکو تکمیل شود اما تاخیر در دریافت مجوز ساخت و طراحی ساختار برج و لوله‌کشی آن منجر به تاخیر آغاز پروژه شد.

هرطبقه از این برج به استخر،‌ باغ، آسانسور خودرو و انسان برخوردار خواهد بود، به این شکل ساکنان می‌توانند خودروهای خود را بیرون آپارتمان‌های خود پارک کنند. هزینه ساخت برج ۸۰ طبقه چرخان دبی ۳۵۵ میلیون پوند تخمین زده شده‌است، اما هنوز از هزینه ساخت برج مسکو برآوری اعلام نشده  است.

زندگی مردم ۲۴ استان ایران در خطر است

$
0
0

.

در هوای گرم تابستان استان‌های جنوبی ناگهان آسمان منطقه پر می‌شود از غبار، ساکنان به خانه‌ها پناه می‌برند، پنجره‌های چندجداره محل کار را می‌بندند، پرده‌ها را
می‌کشند اما اکسیژن نیاز است؛ باید نفس کشید! آن‌ها هنگام دم و بازدم آمار دقیقی از مرگ سالانه ۸۰ هزار نفر براثر آلودگی‌های محیط زیستی و خسارت ۸ میلیارد دلاری همین پدیده به ایران ندارند نفس که می‌کشند.

عصر ایران؛ فاطمه صابری - می‌گوید می‌ترسد تا ذهن بچه‌هایش هم درگیر مسایل خرافی شود. می‌گوید کم کم تعداد آن‌هایی که می‌گویند هر بدبختی و مصیبتی که وجود دارد مال جنوب ایران است زیاد می‌شود. با بغضی در گلو ادامه می‌دهد: ۸ سال آتش و گلوله برسرشان باریده و گامی از جایی که ریشه‌اش در آن قرار دارد بیرون نگذاشته اما حالا نمی‌تواند تحمل کند نفس کودکان دیروزش که زیر حملات  دشمن سالم مانده‌اند هفته‌ایچند بار به خس خس بیافتد.

سجاد نصیری ساکن آبادان است. می‌گوید ۶ سال است ساکنان این منطقه هم مانند آنانی که در لرستان، ایلام، بوشهر، کردستان، کرمانشاه، همدان، چهارمحال و بختیاری و تمام ۲۴ استان دیگری که گاهی با پدیده گرد و غبار مواجه و دید افقی شان کور می‌شود نمی‌توانند با هیچ دستمالی گرد و غبار را از روز و شب‌های زندگی شان پاک کنند.
نصیری می گوید حالا کمی امیدوارند؛ چون تبعات این گرد و غبار به تهران هم رسیده و
این شاید مقامات را به فکر راه حل سریع و صحیح بیاندازد!

به استناد آمارهای هوا‌شناسی و انتقادات مطرح شده نمایندگان مجلس و اعتراضات ساکنان ۲۵ استان، میلیون‌ها ایرانی در بعضی از ایام سال‌های گذشته در کنار قوت غالبشان گرد و غبار هم بلعیده‌اند! گرد و غباری که‌‌گاه طعم کالاهای وارداتی خارج از کشور را دارد و از عراق و عربستان و اردن وارد مرزهای کشور می‌شود و‌‌گاه از همین تالاب‌ها و رودخانه‌های بی‌آب شده داخل راهی آسمان می‌شود و بر زندگی مردم منطقه و طبیعتش می‌بارد.

 مثلاً ۲۰ درصد از جنگل‌های لرستان براثر ریزگرد‌ها خشک شده و ۴۰ هزار هکتار از این جنگل‌ها هم در حالت بحرانی قرار دارد. کشاورزی و صنعت زنبورداری این استان هم با خطر جدی مواجه شده است.

همین موضوع برای کردستان، همدان و شهرهای مرزی مانند اسلام آباد هم صادق است. تا وقتی امکان استفاده از ابتدایی‌ترین حق زندگی یعنی نفس کشیدن به راحتی ممکن نباشد شهروندان زیادی به اولین گزینه یعنی مهاجرت فکر کنند.

 عراق متهم است اما تالاب‌های داخلی چرا خشک شد؟

متهم اصلی گردو غبارهای پراکنده شده در ایران عراق است و بعد از آن ترکیه قرار دارد و پس از این دو کشور هم سهمی در غبارآلود کردن فضای منطقه به اردن و سوریه داده می‌شود.

محمد درویش فعال محیط زیست در گفت‌و‌گو با عصر ایران درباره درگیر شدن مردم ۲۵ استان ایران با ریزگرد‌ها توضیح می‌دهد که منشا بسیاری از این ریزگرد‌ها خشک شدن چندین تالاب از عراق، عربستان، سوریه تا جنوب ایران تالاب‌های هویزه و حور بستان و در راس آن‌ها تالاب مرزی حورالعظیم در غرب استان خوزستان است. تالاب حورالعظیم در انتهای رود کرخه در منطقه مرزی دشت آزادگان بین دو کشور ایران و عراق واقع شده است.

به گفته درویش این تالاب هم مانند دیگر تالاب‌ها در نقش چشمه‌گیر گرد و خاک عمل می‌کرد که بعد از خشک شدن چشمه‌گیرهای اصلی گرد و خاک از بین رفت تا هر خاکی که از طبیعت بلند می‌شود برای زندگی مردم و طبیعت منطقه ایجاد دردسر کند.

 

این فعال محیط زیست با انتقاد از برنامه‌های غیر واقع نگرانه در زمان حکومت صدام حسین در عراق و دولت ترکیه برای سد سازی‌های بدون پشتوانه محیط زیستی گفت: در حال حاضر وضعیت به سمتی پیش رفته که بدون همکاری بین المللی امکان حل این مشکل بزرگ که منشأ تالابی دارد و نه بیابانی، ممکن نیست.

او از نمایندگان مجلس درخواست کرد در طرح مقابله با آلودگی هوا و ریزگرد‌ها مجلس، دولت را ملزم کنند که از حضور کشورهای عضو کنوانسیون‌های محیط زیستی برای حل این مشکل بزرگ استفاده کند.

محمد درویش فشارهای دیپلماتیک و کمک گرفتن از سازمان ملل را برای مجاب کردن تامین حق آبه میان رودان لازم دانست و گفت اگر به این موارد در طرح مقابله با آلودگی هوا پرداخته شده باید زود‌تر تصویب و برای ابلاغ به دولت آماده شود چون راهکار این معضل برخلاف معضلات دیگر به تعامل میان کشوری و فرامنطقه‌ای نیاز دارد.

 خاک‌هایی که بر سر مردم جنوب ریخته می‌شود!

فعالان محیط زیست و شماری از نمایندگان معتقدند که طول ۸ سالی که دولت محمود احمدی‌نژاد در ایران مستقر بود آسیب‌های جبران ناپذیری بر محیط زیست ایران وارد شد. از جمله موارد آن تسریع در روند خشک شدن ۲۰۰ هکتار از منبع ۲ میلیون هکتار آبی ایران است. خشکی‌هایی که فقط موجب مرگ آبزیان و نازیبا شدن منطقه نمی شود بلکه با کمترین بادی غبارهای موجود در اطراف تالاب و کیلومتر‌ها دور و نزدیک آن به چشم مردم منطقه می‌ریزد.

 حل مشکل ریزگرد‌ها در ۲۴ استان ایران شاید تا نیم قرن بعد!

شریف حسینی یکی از نمایندگان اهواز در مجلس با انتقاد از بی‌توجهی دولت به این مشکل با لحن طنز می‌گوید:البته دولت احمدی نژاد به مناطقی که با این مشکل مواجه هستند بی‌توجه نبوده چون همت به خرج داده و نام «گرد و غبار» را به «ریزگرد» تغییر داده و این اقدام بعد از ۶ سال کمک بزرگی برای مردم منطقه است! به گفته او اگر با سرعت لاک‌پشتی‌ای که این دولت از سال ۸۷ برای حل معضل گرد و غبار داشته حرکت کنیم، تا نیم قرن آینده مشکل گرد و غبار مناطق مختلف ایران حل می‌شود!

قرار بود از سال ۸۷ دولت محمود احمدی‌نژاد نسبت به مالچ پاشی ۲۰۰ هزار هکتار از زمین‌های بیابان شده خوزستان اقدام کند که با گذشت حدود ۶ سال از این جریان تنها نسبت به مالچ‌پاشی
۵۰ هزار هکتار اقدام شده است.

در این مدت ریزگرد‌ها محل بحث و اظهار نظرات مختلفی بوده است. ابتدا این پدیده نادیده گرفته شد و پس از آن ده‌ها کمیته و ستاد برای حل قریب الوقوع این مشکل تشکیل شده است. تعدادی راهکار را در مالچ‌پاشی می‌دانند و برخی کار‌شناسان استفاده از ابرهای باران‌زا و پاشیدن ریگ را از جمله راههای مناسب ارزیابی می‌کنند. اما شماری از ساکنان این مناطق می‌گویند صرف بررسی این موارد طی سال‌های گذشته، تاثیری در زندگی روزمره و کاهش مشکلاتشان نداشته است.

 در آرزوی هوای پاک


ماهرخ صحتیان یکی از ساکنان اهواز می‌گوید در چند سال گذشته ریزگرد‌ها به بخشی از زندگی و دردسرهای مردم این منطقه تبدیل شده‌اند. به گفته او پیش از این مردم با مشکلات مختلف بعد از جنگ مواجه بودند و بعد از آن هم آلودگی هوا به دلیل وجود نفت و گاز منطقه و آلودگی ماشین آلات گریبانشان را گرفت. به گفته این شهروند در ۶-۵ سال گذشته در بعضی از روز‌ها عملا نفس کشیدن برای مردم دشوار شده است.

او از اختلال در رفت و آمد، ایجاد بی‌نظمی در برنامه‌های کاری روزمره، شیوع انواع آلرژی، افزایش مشکلات بیماران قلبی و ریوی، عدم امکان پاکیزه نگه داشتن محیط کار و زندگی به عنوان تاثیرات مخرب ریزگرد‌ها نام می‌برد و معتقد است هر چند دولت می‌گوید تلاش‌هایی را برای حل این مشکل انجام داده اما دولتمردان عراق با ایران همکاری نمی‌کنند.

خانم صحتیان روزهایی را به یاد می‌آورد که ناگهان و در کسری از ساعت غباری عظیم سراسر شهر و استان را فرا گرفته حتا بستن در‌ها و پنجره‌ها و بستن دریچه‌های کولر هم مشکلی را از ساکنان حل نمی‌کند و کمتر نقطه‌ای از خانه و محل کار بدون خاک‌های آلوده یافت می‌شود.

به گفته این شهروند اهوازی در این مواقع از دست ماسک‌های چندلایه بویژه در شهرهای خرمشهر، آبادان و دشت آزادگان کاری ساخته نیست چون ریزگرد‌ها ازکمترین منافذ وارد دهان و بینی می‌شوند.

خانم صحتیان می‌گوید که در حال حاضر مردم جنوب که تجربه زندگی در گرمای بیش از ۵۰ درجه را دارند آرزوی تنفس در هوای بدون گرد و غبار حتا با دمای بیش از ۵۰ درجه را دارند.

 80 هزار قربانی و 8 میلیارد دلار خسارت

تابستان است. اصلا عجیب نیست که گرم باشد آن هم در بعضی از شهرهای جنوبی ایران که می‌گویند روزهای بسیاری از میانه‌های تیر تا اواسط مرداد ماه دمای هوا بالای ۵۰ درجه است اما برای آنکه دولت مجبور به اعلام تعطیل عمومی نشود دمای هوا را چند درجه خنک‌تر اعلام می‌کند!

در همین هوای گرم ناگهان آسمان منطقه پر می‌شود از غبار، ساکنان به خانه‌ها پناه می‌برند، پنجره‌های چندجداره محل کار را می‌بندند، پرده‌ها را می‌کشند اما اکسیژن نیاز است؛ باید نفس کشید! آن‌ها هنگام دم و بازدم آمار دقیقی از مرگ سالانه ۸۰ هزار نفر براثر آلودگی‌های محیط زیستی و خسارت ۸ میلیارد دلاری همین پدیده به ایران ندارند نفس که می‌کشند از آبادان تا خرمشهر و لرستان و اخیرا تهران احساس می‌کنند که انواع ویروس و بیماری‌های قلبی، ریوی و سرطان را فرو می‌برند.

بویژه آنکه سال پیش در چنین روزهایی عیسی دارایی، نماینده اندیمشک و شکرخدا موسوی، نماینده اهواز با اعتراض به سازمان محیط زیست گفتند نگرانند در ریزگردهایی که از عراق وارد ایران می‌شود اورانیوم ضعیف شده وجود داشته باشد.

طبق اظهارات شکرخدا موسوی، نماینده اهواز چند کودک دارای معلولیت در مناطق مختلف خوزستان متولد شده‌اند که دلیل آن وجود آلودگی‌های ریزگرد‌ها اعلام شده است.

ماجرا وقتی حایز توجه بیشتری می‌شود که به یاد بیاوریم سال گذشته اهواز به عنوان آلوده‌ترین شهر دنیا معرفی شد که مانند دیگر موضع گیری‌های نهادهای بین المللی در ارتباط با ایران این هم رد شد.

 از ماه من تا ماه گردون

حل مشکلات ریزگرد‌ها به چه اعتباری نیازمند است؟ در حالی است که محمد جواد محمدی‌زاده رئیس سازمان محیط زیست می‌گوید دولت باید چهار هزار و ششصد میلیارد تومان اعتبار برای حل مشکل ریزگرد‌ها در نظر بگیرد تا نه در عرض یک سال بلکه در یک دهه این مشکل برطرف شود، بودجه در نظر گرفته شده دولت برای سال ۹۲ تنها ۵۵ میلیارد تومان است. همچنین طرح مقابله با آلودگی هوا و ریزگرد‌ها با گذشت یکسال همچنان برای نمایندگان اولویتی برای بررسی ندارد.

طبق توضیحات سازمان محیط زیست طرح مقابله با کاهش آلودگی هوا و مقابله با ریزگرد‌ها توسط کارگروهی با حضور کار‌شناسان سازمان جنگل‌ها، وزارت صنایع، وزارت نفت، وزارت بهداشت، مرکز پژوهش‌های مجلس و این سازمان تهیه شده است.

آن‌ها از نمایندگان مجلس درخواست دارند پیش از آنکه بار دیگر جبهه سرد از راه برسد و با شرایط وارونگی هوا و افزایش آلاینده‌ها مواجه شویم، نسبت به کاهش مشکلات این حوزه اقدام کنند.

شاید این سازمان در تلاش است تا از ادامه سقوط ایران طبق شاخص‌های جهانی محیط زیست که سال گذشته با ۳۶ پله سقوط همراه بوده جلوگیری کند و ایران از رتبه ۱۱۴ در میان ۱۳۲ کشور جهان پایین‌تر نرود.

شیرینی تحریم ایران به کام روسیه وچین؛

$
0
0

.

خودروهای روسی در راه ایران/کدام خودرو روسی وارد ایران می شوند؟  

به نظر می اید روسیه و چین که در مذاکرات 1+5 با ایران نیز حضور دارند ،مایل نیستند که تحریم های ایران برداشته شود یا لاقل دوست دارند در اینده نزدیک این اتفاق رخ ندهد.

تحریم هایی که گاه کاغذ پاره خوانده شد و گاه عامل اصلی گرانی ،محدودیت هایی که با صدور قطعنامه های سازمان ملل ، فشار اسراییل و نمایندگان مخالف ایران در سنای امریکا ،علیه اقتصاد ایران صادر و باعث افزایش فشار به مردم ایران شد اکنون زمینه را برای ورود کالاهای روسی به ایران نیز باز کرده است.

خودروهای روسی در راه ایران/کدام خودرو روسی وارد ایران می شوند؟

 

به گزارش خبرنگار اقتصادی پارس،نکته مهم در صدور قعطنامه های ضد ایرانی درشورای امنیت سازمان ملل همراهی چین و روسیه دو شریک بزرگ اقتصادی و سیاسی ایران بود ،کشورهایی که در کنار فرانسه،انگلستان و امریکا دارای حق وتو هستند، که می توانستند با استفاده از حق وتوی خود حداقل از کثرت این قعطنامه ها بکاهند همان کاری که در مقابل قعطنامه های این شورا علیه سوریه انجام دادند و عملا از اقدامات احتمالی این شورا علیه سوریه جلوگیری کردند.

اما واقعیت این است که موضوع مهم در مناسبات متقابل کشور ها و تصمیم گیری روسای جمهورشان منافع مردم شان است و به نظر می اید تحریم ایران منافع بیشتری را برای مردم و دولت های چین و روسیه دارد.

روحانی که قبل از انتخابات وعده حل مشکلات و تحریم ها را داده بود و در اولین پیام تلویزیونی اش در مقام رییس جمهورگفت: دولت او گام های اساسی برای تقویت موقعیت ایران براساس منافع ملی و لغو تحریم ها برخواهد داشت،اتفاقی که در صورت وقوع منافع این کشور ها را به خطر می اندازد.

علاوه بر این وجود چهره های اصلاح طلب و کارگزاران در کابینه روحانی و بررسی سوابق ان ها که علاقه بیشتری به گسترش روابط با اروپا و غرب دارند،نگرانی دیگری است که مقامات چین و روسیه را نگران کرده است.

به طوری که تنها 72 ساعت بعد از پیروزی در انتهابات ،حسن روحانی در پاسخ خبرنگار خبرگزاری چین در خصوص اینده روابط چین با ایران گفت:بین دو کشور ایران و چین همواره رابطه خوبی بخصوص در سالهای اخیر بوده است. این رابطه خوب با کشور چین ادامه خواهد یافت،البته ممکن است دولت جدید نکاتی را مد نظر داشته باشد نسبت به رابطه با چین که با مقامات چینی مذاکره و توافق خواهد کرد اما در کلیت امر ، ما یک رابطه بسیارخوب با چین را دنبال خواهیم کرد.

افزایش تحریم ها ،افزایش شیب معاملات ایران با شرق

یورگن تومان رئیس اتحادیه صنایع آلمان،در سال 2007 گفته بوداز تحریم ها، ما ضرر می کنیم و کشورهای آسیائی سود می برند. تا همین حالا، شرکت های آلمانی موقعیت خود را در برابر رقبای آسیائی باخته اند.

پیش بینی و صحبت های که بعد از 6 سال کاملا اتفاق افتاده است به طوری که میزان مبادلات ایران و چین از 10 میلیارد دلار در سال 2007 به 37 میلیارد دلار در سال 2012 افزایش یافت این در حالی است که حسینی وزیر افتصاد دولت دهم از رسیدن این مبلغ به 50 میلیاردلار در سال 2015 خبر داده است.

این افزایش در روابط ایران و روسیه نیز اتفاق افتاده است ،به طوری که میزان مبادلات ایران با روسیه از 2 میلیارد و 200 میلیون تومان در سال 2007 به بیش از 6 میلیاردلار در سال 2012 رسیده است .

موضوع ازار دهنده برای اقتصاد ایران ورود این کشورها به صنعت خودرو سازی دومین صنعت کشور است ،صنعتی که بیش از 600000 هزار نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم در ان فعال هستند.

در حالی که در چند سال اخیر خودروهای چینی توانسته اند در بازار ایران حضور داشته باشند و سهم قابل توجهی از این بازار را در دست بگیرند،این روزها قرار است خودروی روسی "لادا" وارد بازار ایران شود.

کارشناسان معتقدند که کیفیت خودروهای روسی حتی از خودروهای چینی نیز پایین‌تر است و تولید خودروهای روسی یک عقب‌گرد بزرگ برای صنعت خودروسازی ایران است به طوری که شهرام آزادی، عضو هیئت علمی گروه خودرو دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، می گوید: در این زمینه حتی خودروسازان چینی موفق‌تر از خودروسازان روسی عمل کرده‌اند زیرا صنعت خودروی چین با سابقه ۱۰ تا ۱۵ ساله توانسته صنعت خودروی روسیه با سابقه ۵۰ تا ۶۰ ساله را پشت سر بگذارد.

الله‌وردی دهقانی، عضو هیئت رئیسه کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی، نیز گفته است: شرکت‌های چینی‌ها از شرایط صنعت خودرو کشور سوء استفاده می‌کنند و می‌دانند که چرا به سراغ آن‌ها می‌رویم و متاسفانه بعد از ده‌‌ها سال مجددا می‌خواهیم در صنعت خودروسازی دست به دامن شرقی‌ها شویم.

با این حال کالاهای صنعتی چین و روسیه، به لحاظ کیفیت فنی، عمر مفید و خدمات بعد از فروش، توانائی جایگزینی کالاهای دیگر کشورها را ندارند. از این رو است که کارشناسان اقتصادی ایران نیز، روند فعلی را به زیان صنایع ایران می‌دانند.

از طرف دیگر،سود بزرگ دیگری که روسیه از تحریم ایران می برد مربوط به صنعت نفت است به طوری که چین در سال 2012 همزمان با آغاز تحریم‌ها علیه ایران، ‌با کمی وقفه به تدریج اقدام به کاهش واردات نفت خود از ایران و افزایش واردات از روسیه کرد، به گونه‌ای که از رقم ۵۵۰ هزار بشکه در سال ۲۰۱۱ به رقم ۴۳۳ هزار بشکه در پاییز ۲۰۱۲ رسید. تا پایان سال ۲۰۱۲ بر اساس آمار واردات نفت چین از ایران به میزان ۲۲ درصد کاهش یافته است.

در همین مدت، نگاهی به میزان واردات نفت چین از روسیه نشان می‌دهد که این واردات از رقم ۳۹۵ هزار بشکه در روز به پانصد هزار بشکه افزایش یافته است؛ تقریباً برابر ۱۱۲ هزار بشکه کاهشی که از واردات نفت ایرانی صورت گرفته است. با این وصف که مسکو اکنون توان افزایش ظرفیت صادرات به چین را نیز دارد.

علاوه بر این روایت ایت الله هاشمی رفسنجانی از میزان سود چین از تحریم های ایران را نیز در نوع خود جالب است.

وی با تلخ شمردن جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام با وزیر بازرگانی و رییس بانک مرکزی می گوید:پولی نمانده و اگر هم باشد قابل انتقال به داخل نیست. پول‌های خارجی را خوشبینانه به چین دادیم و آنها با دریافت هزینه‌ای آن را به یوآن تبدیل کردند و بعد هم گفتند به جای پول کالا می‌دهیم و بعد از آن هم گفتند نه هر کالایی، بلکه آنچه خودمان تعیین می‌کنیم می‌دهیم.ما کشاورزی کوچکی داریم. با سم‌های چینی محصولات پارسال و امسال را از دست دادیم حالا ببینید مردمی که داروی چینی می‌خورند چه می کشند.

با این وجود به نظر می اید روسیه و چین که در مذاکرات 1+5 با ایران نیز حضور دارند ،مایل نیستند که تحریم های ایران برداشته شود یا لاقل دوست دارند در اینده نزدیک این اتفاق رخ ندهد.

مسکن چگونه ضربه‌گیر شد؟

$
0
0

.

«دنیای اقتصاد» تحولات هشت ساله بازار مسکن را بررسی می‌کند

دنیای اقتصاد-گزارش اخیر مرکز آمار ایران درباره رشد 6 تا 9 برابری قیمت «مسکن» و «زمین» ظرف 8 سال دولت‌های نهم و دهم، مدیران دولت را از بابت عدم همخوانی این گزارش با اطلاعات سال گذشته این مرکز و همچنین هماهنگ نبودن اطلاعات آن با نتایج مورد انتظار از برنامه‌های وسیع ساخت‌وساز همچون مسکن‌مهر، در شوک فرو برده است، طوری‌که برخی کارشناسان وابسته به دولت از احتمال خطا در محاسبات مربوط به نرخ رشد قیمت مسکن سخن می‌‌گویند!اما در تحلیل تازه‌ای که توسط یکی از مدیران سابق وزارت مسکن وقت، درباره ماجرای «دو بار جهش قیمت ملک در فاصله سال‌های 84 تا 91» مطرح شده، آمده است:

انحراف بی‌سابقه شاخص قیمت مسکن از شاخص تورم در 8سال اخیر در شرایطی رخ داده که حجم عرضه و تولید مسکن در این دوره، به مراتب بیشتر از نیاز صورت گرفته و انصافا تمام همت دولت قبل صرف افزایش عرضه شده است و نتیجه آن هم‌اکنون باعث تعادل نسبی بین تعداد واحدها و تعداد خانوارها شده است.

با این حال آنچه در این سال‌ها فاصله شاخص قیمت مسکن از منحنی تورم را از حالت طبیعی 2 درصد به حداقل 10 تا 15 درصد افزایش داده، منشا درون‌بخشی ندارد، بلکه ناشی از متغیرهای اقتصاد کلان جامعه بوده است. این تحلیل به نقش 4 فاکتور اقتصادی -از جمله نقدینگی و تورم- برای استفاده از بازار مسکن به عنوان ضربه‌گیر، پرداخته است.

ماجرای 8 سال نوسان در بازار مسکن
قیمت مسکن چگونه 6 برابر شد؟
شکاف بی‌سابقه بین نرخ رشد قیمت مسکن و نرخ تورم در فاصله سال‌های 84 تا 91 نتیجه از مدار خارج شدن 4 فاکتور اقتصادی برون‌بخشی بود
تحلیلی درباره رخداد جهش قیمت به رغم فراوانی عرضه

گروه مسکن - مدیرکل سابق دفتر اقتصاد مسکن درباره آنچه برخی‌ها «تناقض ظاهری در دو گزارش منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران در فاصله زمانی نسبتا طولانی» عنوان می‌کنند، واکنش نشان داد و با استدلال اقتصادی اثبات کرد نه تنها تناقضی وجود ندارد که تحولات ناخوشایند اخیر در بازار مسکن بدون آنکه نتیجه سیاست‌های درون‌بخشی باشد، حاصل کار تیم اقتصادی دولت در این 8 سال بوده است.
مرکز آمار ایران نیمه سال گذشته با تشریح نتایج سرشماری نفوس‌ومسکن، نرخ تراکم خانوار در واحد مسکونی را در مرز عدد یک اعلام کرد. این نرخ به معنی نسبت تعداد کل خانوارها به تعداد کل واحدهای مسکونی است که در سرشماری مشخص شد تعادل کامل بین عرضه و تقاضا در بازار مسکن برقرار است.
اما همین مرکز، ماه گذشته با انتشار گزارشی دیگر درباره میانگین قیمت مسکن در 8سال دولت‌‌های نهم و دهم، مشخص کرد قیمت مسکن در سال91 معادل 6 برابر سال84 افزایش پیدا کرده و این میزان رشد قیمت در بازار زمین تا 9برابر پیش رفته است. مقایسه این دو گزارش برای برخی کارشناسان تاکنون نتیجه‌ای جز تناقض و خطا در محاسبات انجام‌شده برای داده‌های یکی از این دو توسط مرکز آمار، به همراه نداشته؛ به طوری که قابل‌هضم نیست در بازاری که به اندازه متقاضیانش، کالای قابل‌عرضه وجود دارد، قیمت آن کالا دچار جهش‌های مقطعی شود!
محمود جهانی مدیرکل سابق دفتر اقتصاد مسکن وزارت مسکن وقت، در تحلیلی که درباره منشأ این جهش به «دنیای‌اقتصاد» ارائه کرده، تاکید می‌کند: در 8 سال اخیر هماهنگی دیرینه بین منحنی نرخ تورم و منحنی نرخ رشد قیمت مسکن از حالت طبیعی خارج شده و فاصله این دو منحنی از 2 درصد در 20 سال گذشته، به حدود 10 درصد در سال‌های 84 تا 91 رسیده است.
این کارشناس حوزه اقتصاد مسکن و تحلیلگر بازار، درباره رفتار بی‌سابقه قیمت مسکن و زمین در سال‌های اخیر، با بیان اینکه «حجم تولید مسکن در دولت‌های نهم و دهم به مراتب بیش‌از نیاز بود و از حداکثر ظرفیت برای افزایش عرضه مسکن استفاده شد»، معتقد است: 4 عامل اقتصادی خارج از بخش مسکن، در این سال‌ها باعث جهش قیمت مسکن شد. «رشد 8برابری حجم نقدینگی»، «کاهش شدید نرخ رشد اقتصادی»، «تورم» و در نهایت «رفتار قیمت‌ها در سه‌ بازار موازی یعنی ارز، طلا و سرمایه» باعث شد بازار مسکن تحت‌تاثیر قرار بگیرد و ضربه‌گیر اختلالات این 4 عامل شود.
متن تحلیل اقتصادی محمود جهانی درباره علل رشد 6برابری و 9 برابری قیمت مسکن و زمین به شرح زیر است:
براساس اطلاعات منتشر شده توسط مرکز آمار ایران، قیمت زمین و مسکن طی دوره 8 ساله گذشته، اگر چه با همان الگو و قانونمندی‌های شناخته شده چند دهه اخیر در نوسان بوده، اما طی دو مرحله و با روندی شتابان‌تر نسبت به دوره‌های قبل، افزایش یافته است.
روند متوسط قیمت زمین و زیربنای مسکونی در شهر تهران طی سال‌های 84 الی91 که در نمودار شماره (1) منعکس شده بیانگر آن است که متوسط قیمت یک متر مربع زمین (ساختمان‌های کلنگی) معامله شده در شهر تهران که در سال84 حدود 600 هزار تومان بوده است، در پایان سال 91 به حدود 6/5 میلیون تومان بالغ شده است.
یعنی با متوسط نرخ رشد بالغ بر32 درصد به طور سالانه قیمت زمین در شهر تهران به بیش از 9 برابر افزایش یافته است.
متوسط قیمت یک متر مربع واحد مسکونی معامله شده در شهر تهران نیز که ابتدای سال 84، معادل 587هزار تومان بوده است در پایان سال 91 به 9/3 میلیون تومان بالغ شده است. یعنی قیمت مسکن با نرخ رشد نزدیک به 27 درصد به طور سالانه، بیش از 6 برابر افزایش یافته است.
این در حالی است که میانگین نرخ تورم طی همین دوره حدود 17 درصد بوده و به این ترتیب انحراف شاخص قیمت زمین و مسکن از شاخص تورم، این دوره را متمایز از دوره‌های قبل می‌کند.
شایان ذکر است که روند بلندمدت شاخص قیمت زمین و مسکن با شاخص‌های کالا و خدمات مصرفی (تورم)، بیانگر تطابق روند این دو شاخص بر یکدیگر در بلندمدت است، و بجز در دوره‌های کوتاه‌مدت، که میزان انحراف این دو شاخص بیشتر می‌شود در بلندمدت درجه انحراف به کمتر از 2 درصد محدود می‌شود.
نمودار شماره 2، مقایسه بین روند شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی با روند شاخص متوسط قیمت یک مترمربع زمین ساختمان‌های کلنگی و همچنین متوسط قیمت یک متر مربع واحد مسکونی معامله شده در شهر تهران را نشان می‌دهد.
در نمودار فوق ملاحظه می‌شود به‌رغم نوسانات قیمتی در دو دوره رونق سال‌های 74-73 و سال‌های 81-80، میزان انحراف خیلی زیاد نبوده و 2 منحنی شاخص متعاقبا روندی همراه پیدا کرده و بر یکدیگر منطبق می‌شوند.
اما نکته بسیار مهم در نمودار شماره 2 این است که از سال 84، شاخص قیمت زمین و مسکن و شاخص تورم روند متفاوت و غیر همگرایی را طی کرده است. ابتدا و در دوره نخست، در سال‌های 86-85 با رشد قیمت زمین و مسکن شاخص بهای آن تا 2 برابر شاخص تورم رشد کرده و در سال‌های 89-88 به‌رغم فروکش کردن قیمت زمین و مسکن، منحنی شاخص آن با شاخص تورم تلاقی نمی‌یابد تا اینکه در سال 91-90، هر 2 شاخص روند صعودی یافته، ولی میزان رشد آنها بسیار متفاوت بوده و شاخص قیمت زمین و مسکن با سه برابر رشد نسبت به تورم، فاصله زیادی از یکدیگر پیدا می‌کنند و یک روند غیر همگرا را طی می‌کنند. اینک این سوال مطرح می‌شود که چرا این روند طی شد؟ آیا تولید و عرضه مسکن در این دوره کاهش یافته است؟ یا تعداد متقاضیان و نیازمندان مسکن افزایش یافته و عرضه و تقاضا، تعادل خود را از دست داده است؟
اگر برای پاسخ به این سوال، به سراغ عوامل درون بخشی برویم یقینا به بیراهه رفته ایم. اساسا عوامل داخلی بخش، سهم تعیین کننده ای در تغییرات قیمتی ندارند.
گواه مطلب اینکه تراکم خانوار در واحد مسکونی در سرشماری سال 85 در حالی که برای کل مناطق شهری 08/1 بوده و برای برخی استان‌ها به حدود 18/1 و بیشتر بالغ می‌شد برای شهر تهران 02/1 بود که جزو کمترین نرخ‌های تراکم به ثبت رسیده، بوده است؛ یعنی کمترین شدت نیاز به مسکن (فارغ از بحث اجاره‌‌نشینی و نوع مالکیت واحد مسکونی) در تهران بوده است.
اطلاعات ارائه شده در سال‌های اخیر توسط مسوولان نیز حکایت از آن دارد که تولید بیشتر از نیاز صورت گرفته است و انصافا دولت‌های نهم و دهم نیز تمام همت خود را مصروف این موضوع کرده و از حداکثر ظرفیت اقتصاد کشور در جهت افزایش تولید مسکن استفاده کرده است.
با این حال پس این نوسانات غیرمتعارف را چگونه می‌توان توجیه کرد؟
این نوشته، قصد ندارد به تجزیه و تحلیل عوامل و چگونگی تاثیرگذاری متغیرهای موثر بر این موضوع بپردازد. و در اینجا به یک آدرس خیلی کلی بسنده می‌شود و آن زمینه‌ها و عواملی است که در بستر اقتصاد کلان جامعه فراهم شده است.
مقولاتی همچون میزان نقدینگی مازاد در جامعه، تولید و سرمایه‌گذاری در سایر بخش‌های اقتصادی، نرخ تورم، نرخ ارز، طلا، بازار سرمایه و ....، هر یک با ضرایب متفاوتی بر بخش مسکن تاثیرگذار هستند و مجموعا در ظرفی به نام اقتصاد کلان الگوی روند نوسانی و دوره‌های رکود و رونق بخش مسکن را به ترتیبی که شاهد هستیم، شکل می‌دهد. حتی بر اساس روند همین متغیرها می‌توان رفتار آتی بازار مسکن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و انتظارات قیمتی را پیش‌بینی نمود. فعالان بازار مسکن نیز عموما رفتار خود را در بازار بر همین اساس تنظیم می‌کنند، هر چند که این موضوع برای بخش زیادی از سیاستگذاران و تصمیم‌گیران اقتصادی جامعه شناخته شده نیست و همواره در تحلیل مسائل به بیراهه رفته‌اند.
اینک در این چارچوب می‌توان جواب قانع کننده و بهتری به سوال مطرح شده ارائه داد. از محتوای مطالب مطرح شده می‌توان به این جمع‌بندی رسید که چنانچه در این دوره شاهد آن هستیم که قیمت مسکن یک روند جهشی و غیر همگرا نسبت به تورم یافته است به یقین ریشه آن‌ را باید در همان متغیرها و وضعیت کلان اقتصادی که ذکر شد جست‌وجو کنیم. بر اساس اطلاعات پیش‌رو، در این دوره 8 ساله، نقدینگی موجود در جامعه 8 برابر افزایش یافته است. برای نخستین بار و برای یک دوره 8 ساله به طور متوالی نرخ کاهنده تولید ناخالص داخلی تجربه شده است که در دو سال اخیر این نرخ منفی بوده؛ یعنی در حالی که براساس اهداف برنامه‌های پنجساله باید نرخ رشد فراتر از 8 درصد داشته باشیم میانگین نرخ رشد اقتصادی به حدود 3 درصد محدود شده است. دوران طولانی و چند ساله رکود در بازار سرمایه را شاهد بوده‌ایم. کاهش یکباره ارزش پول ملی و سرریز شدن هر یک از این عوامل روی بخش مسکن کافی است به مثابه ضربه ای برای خارج کردن بخش از تعادل، عمل کند و تاثیرات همزمان و مدت دار آنها نیز روند غیر همگرا را ایجاد نماید.
تحت این شرایط اگر خاصیت ضربه‌گیر بودن بخش مسکن نسبت به اقتصاد کشور نبود، باید انتظار بازخورد وخیم‌تری در ارتباط با همان متغیرها را در بخش کلان اقتصاد شاهد می‌بودیم. برای مثال مساله بیکاری بسیار حادتر می‌شد، نقدینگی سرگردان اثرات مخرب تری بر معیشت مردم می‌گذاشت، تولید ناخالص داخلی روند کاهنده تری
پیدا می‌کرد و مسایلی از این دست در اقتصاد رخ می‌داد. به عنوان جمع بندی این نوشتار، مجددا باید تاکید بر مقوله اقتصادی مسکن کرد و پذیرفت که در اقتصاد امروز دیگر جنبه فنی و مهندسی مسکن و حتی تولید و عرضه مسکن مساله اول این بخش نیست. مسکن قبل و بیشتر از آنکه یک موضوع مهندسی باشد یک مقوله اقتصادی است و در اقتصاد کشور نقش آفرین است و از تصمیمات اقتصادی تاثیر می‌پذیرد، به‌ویژه در زمان حاضر که در مرحله انتخاب کابینه در دولت یازدهم هستیم به این موضوع باید توجه ویژه شود.  البته دکتر عباس آخوندی کاندیدایی که در حال حاضر برای پست وزارت راه و شهرسازی مطرح است با این مقوله آشنایی دارد و شاید جزو اولین اشخاصی باشد که در دوره قبل در سال 1372 به وزارت مسکن و شهرسازی آمد و مباحث اقتصادی مسکن را مطرح کرد. در آن زمان به درخواست او، وزیر مسکن به عضویت شورای پول و اعتبار درآمد و در شورای عالی بانک‌ها نقش آفرین شد. همچنین وزارت مسکن یکی از اعضای موثر کمیسیون اقتصادی دولت شد.
  امید است در این دوره نیز این نگاه ادامه یابد و با تقویت بنیه کارشناسی وزارت مسکن و شهرسازی و با حاکم شدن نگاه صحیح حاکمیتی، این وزارت بتواند در پیشبرد اهداف و راهبری مشکلات فراروی اقتصاد مسکن گام موثری بردارد.  

( گزارش همراه نمودارها )

 

 

 

بوی فراموشی می آید از ورزقان

$
0
0

.

یک سال از وعده بازسازی ۲ ماهه گذشت

 
 
عصر روز شنبه ۲۱ مردادماه پارسال ( 1391 )  بود که سه شهرستان آذربایجان‌شرقی با زلزله ای به بزرگی ۶.۲ ریشتر لرزید و این کافی نبود، بیش از ۱۷۰ بار دیگر نیز لرزید تا کاملا آرامش را از زندگی مردم بردارد. ۲۳۵ روستا آسیب دید و بیش از ۹۰۰۰ واحد مسکونی تخریب شد و بیش از ۵۵ هزار خانوار آبرومندی که برای خود روزگاری شانی داشتند، زیر چادرهای سرخ و سفید هلال‌احمر بخوابند.
زلزله که آمد؛ همه ترسیدند که نکند خاطره «بم» تکرار شود. بلافاصله مسیرهای زمینی و هوایی منتهی به مناطق زلزله‌زده پر شده از نیروهای امدادی و کمک‌هایی که برای ادامه زندگی لازم بود. همه آمدند، از نیروهای امدادی و پلیس گرفته تا کارشناسان بنیاد مسکن، همه آمدند تا برچسب غایب به آنها نخورد.

همه آمدند و قول دادند تا ورزقان را دو ماهه بسازند اماحالا و از دیدگاه ایسنا در روز یکسالگی آن فاجعه، در غیاب مسئولانی که همیشه قسمت پر لیوان را می‌بینند به
سراغ مردم بازمانده از لرزش زمین می‌رویم تا آنها خود روایت کننده روزها و ماه‌هایی که بر آنان گذشت،باشند.

سیاست روز : یادش هست که آخرین بار مادرش نان می‌پخت؛ چانه‌های خمیر له شده زیرآوار پیدا شدند اما مادرش نه.
مادرش پیدا نشد تا در آن روزهای تنهایی و آوارگی خودش، مادر خواهران و برادرانش باشد.
آری لیلا دیگر به زمین اطمینان ندارد و به مانند بزرگترها می‌گوید: «دنیا وفا ندارد».
آری؛ او بعدازظهر یک روز گرم تابستان ناگهان قد کشید. ناگهان از خواهر بزرگتر فراتر رفت و برای خواهران خردسال و برادر دو ساله‌اش هم مادر شد و هم پدر...باید مراقبشان می بود، باید برای گرفتن موادغذایی دنبال وانت می‌دوید و بعد بچه‌ها را می‌شمرد. «محبوبه»، «داوود»، «آیسان»، «زهرا» و خودم ! اما مادر کجاست؟او زیرآوار مانده...از سوی دیگر حاج اسماعیل بزرگ روستا نیز که این روزها قامتش بیشتر از گذشته خمیده، کنار دارقالی ناتمامی ایستاده و به زبان آذری ناله می‌کند، صدایش سوز عجیبی دارد. عروس جوانش زیرخروارها خاک در حالی که نمکدانی در دست داشت، پیدا شده بود و پس از آن شمعدان‌های عروسی را از زیر خروارها خاک پیدا کردند. حاج اسماعیل از آن شنبه لعنتی، دیگر نه عروس دارد؛ نه نوه و نه حتی پسری.
زلزله آذربایجان آنقدر عجول بود که حتی اجازه نداد؛ مهدی روزه کله‌گنجشکی‌اش را سر سفره افطار باز کند. آری گسل‌ها بعد از ۵۰ سال بیدار شدند تا ۳۰۰ تن در شهرستان‌های اهر، ورزقان و هریس بمیرند و بیش از
۱۸۰۰ تن راهی بیمارستان شوند. لرزید تا لذت‌های خوش و ناخوش روزگار این مردم را با خود ببرد و سرنوشتی دیگر برایشان رقم بزند.
عصر روز شنبه ۲۱ مردادماه پارسال بود که سه شهرستان آذربایجان‌شرقی با شدت ۶.۲ ریشتر لرزید و این کافی نبود، بیش از
۱۷۰ بار دیگر نیز لرزید تا کاملا آرامش را از زندگی مردم بردارد. ۲۳۵ روستا آسیب
دید و بیش از ۹۰۰۰ واحد مسکونی تخریب شد و بیش از ۵۵ هزار خانوار آبرومندی که برای خود روزگاری شانی داشتند، زیر چادرهای سرخ و سفید هلال‌احمر بخوابند.
زلزله که آمد؛ همه ترسیدند که نکند خاطره «بم» تکرار شود. بلافاصله مسیرهای زمینی و هوایی منتهی به مناطق زلزله‌زده پر شده از نیروهای امدادی و کمک‌هایی که برای ادامه زندگی لازم بود. همه آمدند، از نیروهای امدادی و پلیس گرفته تا کارشناسان بنیاد مسکن، همه آمدند تا برچسب غایب به آنها نخورد.
همه آمدند و قول دادند تا ورزقان را دو ماهه بسازند اماحالا و از دیدگاه ایسنا در روز یکسالگی آن فاجعه، در غیاب مسئولانی که همیشه قسمت پر لیوان را می‌بینند به سراغ مردم بازمانده از لرزش زمین می‌رویم تا آنها خود روایت کننده روزها و ماه‌هایی که بر آنان گذشت،باشند.
روستای گاسین ورزقان اولین جایی است که می‌رویم تا ببینیم در این حدود یکسال چه تغییراتی کرده است. آقای صبوری می‌گوید که «رسیدگی که نکردن. قرار بود منزل محکم بسازنند اما نشد.
بیایید خودتان ببینید» و ما را به سمت خانه در حال ساخت می‌برد و می‌گوید: اینجا
کارگران روز ۴۰ هزار تومان پول می‌گیرند اما از کجا بیاوریم؟ آنها هم دل به کار نمی‌دهند.
می‌گوید سر در خانه‌اش دوبار ترک برداشته و دیوار خانه شکم داده و آدم می‌ترسد بیاید زیر این خانه‌ها. این درحالی است که ۲۵ میلیون سفته بانکی و سه تا ضامن به صورت زنجیره‌ای برای دریافت وام ارائه کردند.
اما زنی در روستای «سرخه‌گاو» حرف دیگری به میان می‌آورد و می‌گوید که دست دولت درد نکنه و اگر دولت نبود، ما نمی‌توانستیم زنده بمانیم و بعد به خانه آجریش اشاره می‌کند و می‌گوید: این خانه را دولت برای ما ساخته است. اما هزینه‌های دیگر آن را خودمان تأمین کرده‌ایم. این را که می‌گوید زن میانسال دیگری به میان حرفش می‌پرد و با آن لهجه شیرینش می‌گوید: چه می‌گویی؟ جایی برای نگهداری دام‌های گله نساختند که حالا دام‌های‌مان را کجا ببریم؟ در آشپزخانه؟ می‌رویم به روستای دیگر که اسمش «چای کندی» است و از یک روستایی از قبل و بعد زلزله می‌پرسیم که می‌گوید: قبل از وقوع زلزله دامداری می‌کردیم و همه ما زندگی خوبی داشتیم، اما همه چیز با این زلزله به هم ریخت و حالا بنیاد مسکن برای ساخت طویله وام پنج میلیونی به ما می‌دهد که قسط اول آن را پرداخت کرده، اما قسط دوم آن را هنوز واریز نکرده‌اند. از همگی ما سفته گرفته‌اند و ما را به صورت زنجیره‌ای ضامن یکدیگر کرده‌اند.
به روستای «زنق‌آباد» که می‌رسیم یکی از ساکنان، مشغول کارکردن در اطراف خانه‌ خود بود. خانه‌ای نیمه ساخته که به تنهایی برای تکمیل آن کار می‌کرد و عرق می‌ریخت. «...خانه من کامل درست نشده است و فعلاً در کانکس زندگی می‌کنم و اگر پول داشته باشم خانه خود را تکمیل می‌کنم.
آن اهالی روستا که ساکن شهر بودند، هنگام زلزله به روستا برگشتند و از تسهیلات دولت استفاده کرده و برای خود خانه ساخته‌اند. من نیز چون درگیر کارهای درمانی همسرم بودم، نتوانستم پیگیر کارهای مربوط به خانه‌ام شوم و الان در خانه پدرم زندگی می‌کنم».
پیرزنی هم از اهالی این روستا، تا ما را دید، گفت: اکثر خانه‌ها در این روستا ساخته شده‌اند، اما در این خانه‌ها حمام و دستشویی وجود ندارد و برای استحمام به ورزقان می‌رویم، دولت در این مدت کمک زیادی به ما کرده، از آنها تشکر می‌کنیم. برای برق نیز تا به این لحظه از ما پول نگرفته‌اند، اما فکر می‌کنم از این پس خواهند گرفت. اما در روستای زغن آباد مردی از اهالی ده جلوی ما را گرفت و با عصبانیت سفره دلش را برای ما باز کرد و گفت: برای بازسازی خانه‌هایمان، ۲۱ میلیون سفته امضا کرده‌ایم. اما اصلاً از خانه‌هایمان رضایت نداریم. گچی که برای خانه ما کشیده بودند، ریخت و بازسازی آن را قبول نکردند و مجبور شدم با هزینه‌های خودم آن را تعمیر کنم، سه روز است که مشکل آب داریم و در این سه روز نتوانسته‌ایم آب پیدا کنیم. وضعیت برق روستا نیز خوب است؛ اما قسمتی از روستا برق ندارد. اینجا بوی فراموشی می‌آید، اما خودتان را جای مردم آسیب‌دیده بگذارید، چشم‌هایتان را ببندید، در خانه نشسته‌اید و یک دفعه زمین زیرپایتان می‌لرزد و بعد دیگر هیچ ندارید نه خانه ،نه شغل و نه خانواده و آن موقع چه می‌کنید؟
قبول کنیم که همیشه عزا برای همسایه نیست و ممکن است همین الان که در حال خواندن این مطلب هستیم سرنوشت ماهم در یک لحظه به مانند مردم هریس، ورزقان یا حتی بم شود!
ای کاش تا دیر نشده به فکر
افتاده و در صدد بازسازی شهرها و روستاهای نچندان مقاوم خود باشیم.آری زلزله خبر
نمی کند اما نا ایمن بودن خانه های زندگی مردمانمان که خبر رسانی می کند؟این طور
نیست آقای مسئول...

.

تصاویر فاجعه آمیز از زلزله در آذربایجان‌شرقی (18+) / 200 کشته و 1300 مجروج تاکنون/ مردم شب را در پارک‌ها بمانند


سازه‌هایی برای سیراب کردن لب‌های تشنه زمین؛

$
0
0

.

 ساخت سدهای زیرزمینی در آذربایجان شرقی

ابتکار : تبریزسدها به جرأت سازه‌هایی پیچیده برای حفظ ذخایر آب در کشورها هستند و دولت‌ها سالانه هزینه‌های هنگفتی از بودجه‌های عمرانی خود را صرف احداث و بهره برداری از این سازه‌های عظیم می‌کنند اما این روش ذخیره سازی آب اکنون معایب خود را بروز داده است.
به گزارش مهر، هدف دنیای امروز در تأمین و بهداشت آب شرب، آن است که آب سالم و بهداشتی در دسترس همگان قرار گیرد. دستیابی به این هدف به سادگی میسر نیست و کارها باید چندین دهه ادامه یابد تا این هدف محقق شود. در ضمن، تجربه نشان داده است که جهت‌گیری‌ها باید از روش‌های گران و پیچیده به روش‌های
مناسب، ارزان و جامعه پسند و مطابق با شرایط محلی تغییر یابد.یکی از روش‌های ذخیره آب که در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته، استفاده از سدهای آب زیرزمینی است. سد کردن جریان آب زیرزمینی به منظور جلوگیری از به هدر رفتن آن، فکر تازه‌ای
نیست.سدهای آب زیرزمینی در جزیره ساردینیا در زمان رومیان ساخته شده و بناهایی در تونس نشان می‌دهد که سد کردن جریان آب زیرزمینی توسط تمدن‌های قدیمی در شمال آفریقا انجام می‌شده است.گزارشی هم از یک سد آب زیرزمینی که درقرن هجدهم در آریزونا ساخته شده موجود است.به تازگی روش‌های مختلف احداث سدهای آب زیرزمینی در مقیاس کوچک، گسترش یافته و در بعضی قسمت‌های دنیا به ویژه در هند، جنوب و شرق آفریقا و برزیل به کار رفته است.

توقف جریان آب در زیر زمینکارشناس مرکز تحقیقات آب و خاک جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی در تشریح نحوه عملکرد سدهای زیر زمینی گفت: سدهای معمولی در عرض رودخانه یا نهر به منظور ذخیره آب ساخته می‌شوند و آب سطحی را در مخازن بالادست
سد جمع‌آوری می‌کنند.احد حبیب زاده ابراز داشت: سد آب زیرزمینی، جریان زیر زمینی را مسدود می‌کند و آب را در زیر سطح زمین ذخیره می‌نماید. همچنین به عنوان سازه جمع کننده‌ای که جریان آب زیرزمینی را منحرف می‌نماید به کار می‌رود. به عنوان مثال
می‌تواند سفره‌های مجاور را تغذیه ‌کند و یا سطح ایستابی را در یک سفره با جریان کم
طوری بالا ببرد که به سهولت به وسیله عملیات پمپاژ قابل بهره‌برداری باشد.وی افزود:
سدهای آب زیرزمینی به دو صورت سدهای زیرزمینی و سدهای شنی ساخته می‌شوند. سدهای زیرزمینی در زیر سطح زمین ساخته می‌شوند و جریان داخل سفره را مسدود می‌نمایند، در صورتی که سدهای شنی آب را در رسوبات تجمع یافته پشت سد، ذخیره می‌کنند.حبیب زاده با اشاره به اصول کلی اجرای سدهای زیرزمینی گفت: فرض می‌کنیم آب دهکده ای توسط یک چاه کم عمق از یک سفرة متشکل از رسوبات آبرفتی نفوذپذیر در درّه ای کوچک، تأمین می‌گردد. اقلیم منطقه موسمی است و قبل از اجرای سد زیرزمینی، به دلیل مصرف و تخلیة طبیعی جریان آب زیرزمینی، این چاه خشک می‌شد.برای رفع این مشکل، ترانشه‌ای در سرتاسرعرض دره تا عمق برخورد با سنگ بستر حفر و یک دیواره نفوذناپذیر در داخل ترانشه ساخته و اطراف آن با استفاده از مصالح حفر شده پر می‌شود.مخزن ایجاد شده در پشت دیواره طی دوره بارندگی تغذیه شده و از آب ذخیره می‌شود که در کم آبی بهره‌برداری می‌شود و همچنین مازاد آب زیرزمینی می‌تواند از بالای تاج سد، سرریز شده و آبخوان‌های پایین دست نهر را تغذیه ‌نماید.این کارشناس جهاد کشاورزی استان همچنین ادامه داد: سابقا روستائیان آب مورد نیاز خود را از طریق جویبارهای غیر دائمی در مواقع وجود جریان یا برای مدت زمان کوتاهی بعد از بارندگی از گودال‌های حفر شده در بستر رودخانه جمع‌آوری می‌نمودند.حبیب زاده ادامه داد: بسیار اتفاق افتاده که مقدار آب ذخیره شده جهت تأمین آب روستا در طی دوره خشکی کافی نبوده است بنابراین با احداث دیواره‌ای با ارتفاع مناسب در عرض بستر آبراهه، رسوبات حمل شده از طریق جریان‌های فصلی در پشت دیواره ته نشین شده و مخزن توسط این رسوبات پر می‌گردد. این سفره مصنوعی هر ساله در طول بارندگی‌ها پر شده و جهت بهره‌برداری در فصل خشک ذخیره می‌گردد.وی تصریح کرد: اغلب در این روش به علت امکان استخراج ثقلی آب
مخزن با استفاده از لوله‌ای در دیواره سد، نیازی به حفر چاه و نگهداری آنها نیست.
همچنین سد آب زیرزمینی ممکن است ترکیبی از دو نوع فوق‌الذکر باشد. به این صورت که هنگام ساخت سد زیرزمینی در بستر رودخانه می‌توان با مرتفع ساختن دیواره سد تا بالای سطح زمین که منجر به تجمع رسوبات بیشتری می‌گردد، حجم ذخیره آب را افزایش داد.
سد زیر زمینی مانع تبخیر و آلودگی آب می‌شودجمشید یار احمدی دیگر کارشناس مرکز تحقیقات آب و خاک جهاد کشاورزی استان در خصوص مزایای استفاده از سدهای آب زیرزمینی نسبت به روش‌های متداول ذخیره سطحی آب نیز گفت: در این روش تلفات تبخیر کاهش یافته و یا حتی به طور کامل از بین می‌رود.وی اضافه کرد: این سد یک بار و برای همیشه طراحی و ساخته می‌شود و سپس ذخیرة آب برای مدت طولانی در دسترس است، در حالی که حجم ذخیره مفید مخازن سطحی به دلیل رشد گیاهان و ته‌نشینی رسوبات کاهش می‌یابد و همچنین به طور مرتب در معرض تبخیر یا خرابی ناشی از طغیان‌های شدید است.وی ابراز داشت: در روش مورد نظر آب ذخیره شده
کمتر آلوده می‌شود و مخاطرات سلامتی از قبیل تخم‌گذاری‌ پشه مالاریا و شیوع تب
حلزون که در مخازن سطحی وجود دارد، منتفی است.یاراحمدی تاکید کرد: وقتی از مخازن ذخیره سطحی استفاده می‌گردد، قسمتی از زمین توسط مخازن اشغال می‌شود، در صورتی که زمین بالادست مخازن سد آب زیرزمینی را می‌توان جهت اهداف دیگری نیز به کار برد.این کارشناس جهاد کشاورزی استان با تاکید بر اینکه ایجاد سدهای زیر زمینی در نقاط خشک با بارش‌های موسمی مورد توجه است افزود: وضعیت توپوگرافی از نظر امکان احداث سد و همچنین دستیابی به مخازن بزرگ با شرایط تغذیه مناسب و تلفات نشت کمتر، تا حد زیادی برای ساخت این سد تعیین کننده هستند.وی در ادامه گفت: مخزن ذخیره آب در پشت سد می‌تواند بر روی سنگ بستر و یا تشکیلات سست تر ولی با نفوذپذیری کمتر قرار گیرد. به طور کلی محل احداث سدهای آب زیرزمینی بهتر است در دره‌ها و یا رودخانه‌های باریک و یکدست انتخاب شود چرا که احداث سد در چنین محل‌هایی هزینه‌ها را کاهش می‌دهد و
امکان ارزیابی حجم ذخیره و کنترل نشت را مهیا می‌سازد.

آلودگی هوا تنها سهم زنجانی ها از معادن غنی سرب

$
0
0

.

 مشکل کارخانه سرب و روی زنجان با تعطیلی موقت حل نمی‌شود
این بار نوبت تنگی نفس زنجانی ها است!
.
«امیر مهدویانی» مدیرکل محیط ‌زیست استان زنجان در گذشته از اثبات آلودگی خاک مناطق اطراف کارخانه سرب و روی خبر داده و گفته است:‌ به‌طور کلی طبق نمونه برداری‌های صورت گرفته فعالیت این کارخانه‌ها پوشش گیاهی منطقه را تحت تاثیر قرار داده است و همچنین میوه‌های اطراف این کارخانه غیر قابل استفاده است.
 
اقتصادایران آنلاین-مهدی دهقان:استان زنجان واقع در شمال غرب فلات ایران، اکثر شهروندان این استان را با رودهای قزل‌اوزن، زنجان‌رود، ابهر رود و تنوع آب وهوایی بسیار زیاد با گونه‌های متفاوت جانوری می‌شناسند، اما هم‌‌اکنون تعداد کارخانه‌ها با آلایندگی بسیار زیاد در اطراف زنجان این استان با شرایط کوهستانی را تحت تاثیر قرار داده است.کارخانه سرب و روی زنجان نمونه‌ای از این واحدهای تولیدی است که ریه‌های زنجانی‌ها را سربی کرده است.

شهر زنجان از جنوب و شرق به کارخانه‌های سرب و روی منتهی می‌شود و این به آن معناست که زنجان در حصار آلودگی‌هاست. فعالیت اینگونه کارخانه‌ها در اطراف و حومه زنجان سبب شده شهروندان نسبت به آلایندگی بسیار زیاد این کارخانه‌ها اعتراض کنند، البته سال‌هاست این اعتراضات ادامه دارد اما اخیرا کاسه صبر شهروندان زنجانی لبریز شده و خواهان حل ریشه‌ای این مشکل هستند. مردم اعتقاد دارند، آلودگی این کارخانه سبب بسیاری از بیماری‌ها و سرطان‌هاست و برخی پزشکان نیز در این خصوص نظراتی می‌دهند. استان زنجان با دارا بودن معادن غنی در حال حاضر 80 درصد سرب و روی کشور را تولید می‌کند، در صورتی که سهم زنجانی‌ها با این میزان تولید فقط آلودگی این کارخانه‌هاست. در گذشته تصمیماتی درخصوص انتقال این کارخانجات به مکان دورتر از شهر اتخاذ شد اما تاکنون با تعلل، بی‌توجهی و بی‌تفاوتی مسئولان استان مواجه بوده است.



قول جابه‌جایی کارخانه‌ها از سوی استاندار زنجان


«محمد رئوفی‌نژاد» استاندار زنجان در جمع معترضانی که به خیابان‌ها آمده بودند، قول تعطیلی کارخانه‌های آلوده‌کننده را داد و افزود: انتقال و جابه‌جایی کارخانه‌های روی و سرب این استان به صورت جدی پیگیری خواهد شد. در پی این سخنان گویا مقرر شد تا به صورت موقت به مدت یک هفته کارخانه تعطیل شوند.
صرف‌نظر از بحث آلایندگی کارخانه سرب و روی زنجان باید به مقوله تولید 80‌درصدی سرب کشور در زنجان و نیز سودآوری و رونق اقتصادی آن نیز توجه کرد. از سوی دیگر به صرفه بودن انتقال کارخانه و همچنین توجیه اقتصادی این کار نیز مورد بحث است. اما واقعیت این است که اگر با این روند کارخانه به هر نقطه دیگری منتقل شود آنجا نیز تبدیل به نقطه آلاینده خواهد شد. کما اینکه بر اساس اعلام کارشناسان آلایندگی کارخانه‌های سرب و روی فقط سلامتی شهروندان را تهدید نمی‌کند بلکه محصولات کشاورزی و منابع آبی زیرزمینی این استان را نیز تهدید می‌کند.


امکان انتقال کارخانه در کوتاه مدت فراهم نیست

«محمود معمارنژاد» مدیرعامل شرکت ملی سرب و روی ایران بر این اعتقاد است که امکان انتقال این کارخانه در مدت زمان کوتاه وجود ندارد و اگر آلودگی هم وجود داشته باشد باید تمهیدات ویژه‌ای برای آن اندیشیده شود.
وی تصریح کرد:‌ تلاش ما جلوگیری از آلایندگی احتمالی این کارخانه است.مسئولان این
کارخانه از انتقال پسماند و جمع‌آوری آن خبر می‌دهد در صورتی که این پسماندها با
اولین بارش تهدیدی برای آب‌های زیرزمینی است و به‌دنبال آن مخاطرات زیست‌محیطی برای استان به بار می‌آورد.

مدیرعامل شرکت ملی سرب و روی زنجان افزود: سال‌های گذشته نظارت و کنترل برای جلوگیری از آلودگی احتمالی آب‌های زیرزمینی انجام شده و تاکنون هیچ آلودگی در چاه‌ها مشاهده نشده است بنابراین با توجه به گفته‌های این مسئولان، شهروندان زنجانی خیال‌شان راحت باشد کارخانه سرب و روی هیچ مشکل و آلودگی برای آنها ندارد. اما کارشناسان چیز دیگری می‌گویند و اعلام می‌کنند که حتی آلودگی محصولات کشاورزی از جمله سیب نیز از معضلاتی است که کشاورزان با آن مواجه هستند در
حالی‌که مدیرعامل شرکت ملی سرب در این مورد می‌گوید: تاکنون چنین آلودگی‌ای محرز نشده است و همچنین هیچ گزارش رسمی مبنی بر آلودگی آب‌های زیرزمینی و هوا به سرب در زنجان وجود ندارد.

علاوه بر شهروندان سلامت پرسنل این کارخانه‌ها نیز مورد تهدید است در صورتی که مسئولان از بی‌خطر بودن آن سخن می‌گویند، با چنین گفته‌هایی از سوی مسئولان این سوال پیش می‌آید که شهروندان زنجانی به چه دلیلی نسبت به فعالیت کارخانه‌ها اعتراض کردند، در حالی‌که طبق گفته مسئولان هیچ خطری سلامت آنها را تهدید نمی‌کند. مسئولان استان زنجان طی سال‌های گذشته از اختصاص 650 هزار هکتاری
زمین برای انتقال شرکت ملی سرب و روی ایران خبر داده بودند، وعده‌ای که هنوز محقق نشده است.

«امیر مهدویانی» مدیرکل محیط ‌زیست استان زنجان در گذشته از اثبات آلودگی خاک مناطق اطراف کارخانه سرب و روی خبر داده و گفته است:‌ به‌طور کلی طبق نمونه برداری‌های صورت گرفته فعالیت این کارخانه‌ها پوشش گیاهی منطقه را تحت تاثیر قرار داده است و همچنین میوه‌های اطراف این کارخانه غیر قابل استفاده است.



آلودگی کارخانه نباید سبب نگرانی شهروندان جامعه شود


آیت‌الله شیخ‌علی خاتمی، نماینده ولی فقیه و امام جمعه زنجان گفت: چنین کارخانه‌هایی در کشورهای خارجی از جمله سوئد نیز فعالیت می‌کنند اما شهروندان آن
مانند ایران اینگونه دغدغه ندارند، باید دید آنها چه می‌کنند. «محسن علیمردانی»
نماینده مردم زنجان و طارم در مجلس شورای اسلامی نیز با تاکید بر اینکه انتقال
کارخانه‌های سرب و روی یکی از خواسته‌های جدی شهروندان زنجانی است، تاکید کرد که هم‌‌اکنون نیز تلاش نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی بر پیگیری این موضوع به صورت جدی است و این امر در جلسات مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

کمبود آب از علل مهم مهاجرت مردم

$
0
0

.

حمله خشکسالی به روستاهای خراسان جنوبی و تخلیه روستاها

.

وی تصریح کرد: در شرایطی که بی‌آبی و بی‌رونقی روستا را فراگرفته کسی خریدار ملک و خانه ما نیست به همین دلیل فقط وسایل ضروری را برداشته و در خانه را مهر و موم کرده و راهی بیرجند شدیم. وی افزود: از آنجایی ‌که بیرجند نیز جایی برای ما نداشت و کاری نیافتیم به مشهد مهاجرت کردیم و هم‌‌اکنون شغل من سیرابی‌فروشی روی چرخ است در نقاط جنوبی حرم مطهر امام هشتم است.
اقتصاد ایران آنلاین-مهشید یوسفی:
استان خراسان جنوبی از نقاطی است که در سال‌های اخیر خشکسالی بسیار در آن خسارت بر جای گذاشته است. خراسان جنوبی همیشه از نظر تامین آب شرب با وجود حفر چاه مشکل داشته است که این معضل سبب شده روستاییان از نظر تامین آب شرب و دام با مشکل مواجه شوند.هم‌‌اکنون وضعیت در این استان مرزی به‌گونه‌ای شده است که به گفته «هاشم‌زهی» نماینده نهبندان در مجلس شورای اسلامی نداشتن آب شرب عامل تخلیه نیمی از ۵۰۰ روستای موجود در شهرستان‌های نهبندان و سربیشه است به‌گونه‌ای که برخی از این روستاها کم‌کم آخرین جمعیت خود را نیز از دست می‌دهند.

نبود صنایع و برنامه‌ریزی برای اشتغال روستاییان از عواملی است که به وضعیت کنونی
دامن زده است. خراسان جنوبی به هر حال استانی کم‌آب است که در ناحیه نیمه بیابانی و بیابانی کشور واقع شده اما با این حال کشاورزی شغل اصلی مردمان ساکن در روستاهای آن است.

شغلی که در سایه تمام سختی‌ها و خساست‌های طبیعت در این منطقه سال‌ها
رونق داشته و مردم از آن ارتزاق کرده‌اند اما 15 سال خشکسالی مداوم باعث شده است که روستانشینان دیگر توان ادامه زندگی در روستا را نداشته باشند.



در برخی از روستاها آب آشامیدنی نیز وجود ندارد


پس از کشاورزی هیچ شغل و صنعت دیگری در روستا وجود ندارد و حتی وضعیت در برخی روستاهایی که امروز خالی از سکنه شده‌اند به جایی رسیده که آب آشامیدنی نیز وجود ندارد. عباسعلی زیراچی یکی از ساکنان روستایی در نزدیکی معدن حاجات در این زمینه گفت: قرار بود بعد از تعطیلی کشاورزی در کنار همسرم به کار قالیبافی ادامه دهیم. ‌آن را گسترش دهیم و از محل آن زندگی 7 نفره‌مان را بگردانیم، اما نبود آب آشامیدنی آنچنان عرصه را بر ما تنگ کرد که تصمیم گرفتیم مهاجرت کنیم.

وی تصریح کرد: در شرایطی که بی‌آبی و بی‌رونقی روستا را فراگرفته کسی خریدار ملک و خانه ما نیست به همین دلیل فقط وسایل ضروری را برداشته و در خانه را مهر و موم کرده و راهی بیرجند شدیم. وی افزود: از آنجایی ‌که بیرجند نیز جایی برای ما نداشت و کاری نیافتیم به مشهد مهاجرت کردیم و هم‌‌اکنون شغل من سیرابی‌فروشی روی چرخ است در نقاط جنوبی حرم مطهر امام هشتم است. چاره‌ای هم ندارم، راضی هستم به رضای خدا و امیدوارم رحمت خدا شامل حالمان و خشکسالی برطرف شود تا بتوانیم به روستاهای خود بازگردیم. طبیعی است کسی دلش نمی‌خواهد خانه و کاشانه خود را رها کرده و در دل شهری غریب آواره شود و فروشندگی دوره گردی کند اما وقتی چشم زن و فرزندم به دست من است چاره‌ای جز این کار ندارم.

امید مردم پس از خدا به مسئولان است

یکی از دهیاران روستاهای دشت میغان نیز گفت: آنقدر مراجعات مردم به دفتر دهیاری زیاد شده بود که دیگر کلافه شده بودیم. ما هم تنها راهمان مراجعه به دفتر نمایندگان مجلس و طرح مسائلی برای آنها بود درحالی‌که آنها بهتر از ما مشکل را می‌دانستند. رضا هاشمی زهانی افزود: مگر نماینده می‌تواند آب به روستا برساند وقتی آبی در سفره‌ها و قنات‌ها نیست. وقتی مردم هر روز روستا را ترک کردند کاری از دست کسی برنیامد و تنها امیدمان به فضل خدا که آسمانش بر ما ببارد و زندگی مان جانی دوباره بگیرد.

مراد هاشم‌زهی نماینده مردم نهبندان در این زمینه می‌گوید:در کنار بی‌آبی، نبود منبع درآمد نیز سبب شده است معضل بیکاری در روستاهای شهرستان‌ها رو به افزایش باشد. وی نبود انرژی گاز، راه‌های ارتباطی مناسب و پروژه‌های زیربنایی را از جمله مشکلات روستاییان نهبندان و سربیشه عنوان و اضافه می‌کند: بعد از معضل خشکسالی، مهم‌ترین مشکل روستاییان بیکاری و نبود اشتغال است که هر چند مشکلی سراسری است اما با توجه به محرومیت‌های موجود در شهرستان‌ها، این مشکل بیداد می‌کند.

به گفته وی مشکل بیکاری در روستاهای مرزی این شهرستان‌ها بیشتر دیده می‌شود و انتظار مردم هم توجه بیشتر به این مناطق از سوی مسئولان است و اگر مجتمع‌های آبرسانی هم ایجاد شود می‌توان بیشتر به روستاهای مرزی توجه کرد.به اعتقاد وی، از نظر تامین آب شرب و ایجاد مجتمع‌های آبرسانی دیگر شهرستان‌های استان وضعیت بهتری دارد در صورتی که شهرستان‌های نهبندان و سربیشه از دیگر نقاط خراسان
جنوبی محروم‌تر است. وی اضافه می‌کند: اگر مسئولان به روستاهای محروم این شهرستان توجه نکنند مردم به دلیل بی‌آبی مهاجرت از روستاها را ادامه خواهند داد و تبعات این امر در مدت کوتاهی گریبان مرکز استان و حتی استان‌های همجوار را می‌گیرد.


جلسه شورای استان برای بررسی وضعیت خشکسالی

به هر حال وضعیت مهاجرت و تخلیه روستاها از جمعیت آنقدر نگران‌کننده شده است، که اعضای شورای اسلامی استان خراسان جنوبی در جلسه این ماه، رئیس سازمان جهاد کشاورزی را به جمع خود خواندند و چاره جویی برای حفظ جمعیت در روستاها با جملات تاکیدی را تکرار کردند.

روند ادامه‌دار تخلیه روستاها از سکنه، دغدغه و نگرانی اعضای شورای اسلامی استان بود که از زبان تعدادی از آن‌ها مطرح شد. نماینده شهرستان بشرویه در این شورا گفت: از آنجا که خشکسالی‌های اخیر تاثیر زیادی در کاهش آب سفره‌های زیرزمینی و خشک شدن قنات‌ها گذاشته است، مردم در روستاها نمی‌مانند و برخی مناطق روستایی از جمعیت خالی شده است بنابراین ضرورت دارد مطالعاتی در این زمینه انجام شود و با پیش‌بینی وضعیت در روستاهایی که تا چند سال آینده احتمال می‌رود خالی از سکنه شود، این روند را متوقف کرده اجرای طرح‌های کشاورزی برای رونق گرفتن روستاها و
در نتیجه تثبیت اشتغال از جمله این راهکارهاست. توزیع علوفه با تامین اعتبار مورد
نیاز، تقویت صندوق‌های توسعه بخش کشاورزی در شهرستان‌های استان و توانمند کردن کشاورزان از جمله مباحث مطرح شده در این نشست بود.

طرح کاهش آلودگی هوا ، 15 سال « روی هوا»

$
0
0

.

این روزها که سونامی سرطان در کمین ساکنان شهرهای آلوده نشسته تجمع  گاه و بیگاه و اعتراض های مردمی تنها فریاد و استغاثه مردم این شهرهاست و مسئولان هم که مقصر اصلی این واقعه هستند شاید دست به دعا برای باران گشوده اند تا کرم کریم  رحمتی باشد برای دردمندان.

خراسان : زهره ترکمانی - آلودگی هوا واقعاً نگران کننده است و امروز باید نگران کارهای انجام نشده و فراموش شده دولت قبل و مجلس نسبت به آلودگی هوا  در کنار هم باشیم. آن هم در شرایطی که دولت دهم طرح ها و بارهای سنگین بر زمین مانده ای به دولت جدید واگذار کرده است.

 

سابقه طرح

بحث طرح کاهش آلودگی هوا که پس از آن در قالب مصوبه درآمد از سال ۷۴ آغاز شد و با برنامه ریزی و اقدامات اولیه در برخی مقاطع مسکوت ماند. تا این که در سال ۸۶ باز در قالب برنامه جامع ۷ یا ۹ محوری، موضوع بهبود کیفیت هوا با سوت و کف زدن مطرح شد و در ده ها جلسه وکارگروه با وعده های شیرین در کار تابل مدیران قرار گرفت  پس از آن برنامه جدید دیگر ی درسال ۸۹ رونمایی و اسفند ۹۰ مصوبه ای بسیار ناقص به هیئت وزیران ابلاغ شد.در این میان به علت بی توجهی دولت وقت برنامه های چند محوری تا به امروز به جز ابلاغ بخشنامه و دستور کار به بیش از ۱۵ دستگاه مرتبط صورت  عملیاتی به خود نگرفت و سرانجام با گذر از پاستور در قالب طرح جدید به بهارستان رسید.

دراین میان سازمان محیط زیست نیز به عنوان متولی اصلی این برنامه نتوانست از لابی های خود به خوبی استفاده کند و طرحی را که پس از سال ها به مجلس رسیده بود با ارائه توضیحات مناسب به نمایندگان قبل از تعیین اعتبارات بودجه ای سال جاری به تصویب برساند.

تلاش ها تا پایان سال ۹۱ برای جلب نظر مجلس درباره آلودگی هوا به جایی نرسید و مصوبه ای که دولت، ضعیف نوشته بود این بار در قالب طرحی توسط ۵۹ نفر از نمایندگان به مجلس ارائه شد و قرار بود با اولویت در صحن علنی خانه ملت مطرح شود تا پس از تصویب با پیش بینی اعتبار جدید در بودجه امسال ملاک عمل دستگاه های متولی در آلودگی هوا قرار گیرد اما پس از گذراز راه پاستور در بهارستان در پیچ مجلس ماند.

پرونده آلودگی هوا در گیر و دار مسائل سیاسی، اقتصادی و امنیتی این روزها در مجلس حتی ورق نمی خورد و اگر وضعیت به همین شکل ادامه یابد با مصوبه سال ۹۰ یعنی طرح جامع کاهش آلودگی هوای ۸ کلان شهر تهران، اهواز، اراک، تبریز، مشهد، شیراز، کرج و اصفهان که در ۳۳ محور به تصویب هیئت دولت رسید و به تمام دستگاه های اجرایی ابلاغ شد باید خداحافظی  کرد.

این طرح به منظور نظام مند واجرایی شدن قرار بود در صحن مجلس بررسی و تصویب و قانونمند شود تا با نظارت سازمان محیط زیست در استان های مربوطه به مرحله اجرا درآید. اما شاید مباحث سیاسی اقتصادی مهم تر از مرگ خاموش شهروندان در شهرهای آلوده و آثار زیان بار آن بر زیست بوم طبیعی بود و طرح پس از بیان نظرات مخالفان و موافقان رای نیاورد و درمجلس ماند تا نه به اعتبار بودجه برسد و نه توجیه قانونی برای اجرا داشته باشد.

 

طرح جدید در مجلس برای چه؟

کمال الدین پیر موذن عضو فراکسیون محیط زیست مجلس در گفت وگو با خراسان می گوید: نگاهی کوتاه به پرونده ۱۵ ساله آلودگی هوا نشان می دهد چه در برنامه جامع کاهش آلودگی هوا مصوب سال ۷۹ و چه در مصوبه سال ۹۰ بسیاری از بندها روی کاغذ ماند و رنگ اجرا به خود ندید.

وی می گوید: هم اکنون تمام خودروها بر مبنای استاندارد یورو ۲ تولید می شود و باید از اول سال  ۹۱ به تدریج یورو ۴ را شروع می کردند اما این اتفاق نیفتاد. روند خروج خودروهای فرسوده نیز متوقف ماند، در حالی که در آیین نامه قبلی کاهش آلودگی هوا و طرح جامع از جمله موارد مهم اجرایی بودند اما چون همکاری های بین بخشی پررنگ دیده نشده بود این مصوبه نتوانست موثر  واقع شود. بنابراین طرح جدیدی توسط ۵۹ نفر از نمایندگان مجلس دراین زمینه تهیه شد که قرار بود در طرح ۲ فوریتی تصویب و به بودجه نهایی کشور وصل شود تا بدون هیچ مشکلی از نظر تامین منابع مالی اجرا شود ولی این اتفاق نیفتاد و مصوبه طرح به همان شکل در مجلس مانده است.

 

طرح کاهش آلودگی هوا در حاشیه

قرارگرفتن   در قالب یک طرح ۲ فوریتی در صحن علنی مجلس می توانست ضمانت اجرایی بندهارا افزایش دهد، اما مسائل اقتصادی در پایان سال ۹۱ آن را مسکوت نگه داشت.

خانم دکتر میرگلوبیات، عضو کمیسیون بهداشت در این باره به خراسان می گوید:تلخی های حوادث مربوط به آلودگی هوا نتوانست توجه نمایندگان را در شرایطی که مباحث اقتصادی پایان سال ۹۱ در صحن علنی مجلس موضوع روز شده بود به خود جلب کند. همین شد که طرح ۲ فوریتی کاهش آلودگی هوای کلان شهرها در حاشیه های یک ماه مانده به کار مجلس در ساعات پایانی رای نیاورد و دوباره به کمیسیون بهداشت برگشت تا در صف انتظار برای تصویب قرار گیرد.وی می افزاید: طرحی که ۵۹ نفر از نمایندگان در ۲ فوریت قرار بود درمجلس مطرح کنند یک طرح مشتمل بر الزام پالایشگاه ها به تولید سوخت یورو ۴ و۵، تامین قطعات مرتبط با سوخت یورو ۴ توسط خودروسازان، جلوگیری از تردد خودروهای فرسوده، صحت کاتالیست در معاینات فنی خودروها و ... بود اما در پایان سال ۹۱ در حاشیه مسائل اقتصادی، بحث بودجه و سپس اولویت انتخابات، به سال ۹۲ موکول شد که تا این لحظه صحبتی ازآن در مجلس نشده است.

مهرداد لاهوتی، عضو کمیسیون بهداشت و محیط زیست مجلس نیز بر موضوع ۲ فوریتی طرح برای تعجیل در تصویب تاکید دارد و با صراحت می گوید: این طرح به دلیل این که در پایان وقت کاری مجلس مطرح شد وتعدادی از نمایندگان با غفلت در آن مشارکت نکردند، رد شد و به صورت عادی به کمیسیون برگشت. ما به لحاظ اهمیت تلاش کردیم به صورت ۲ فوریتی به صحن علنی برگردانده شود. زیرا طرح های ۲ فوریتی باید تا ۷۲ ساعت تصویب شوند که این اتفاق نیفتاد.

 

آلودگی هوا و طرح های شکست خورده

اقدامات کاهنده آلودگی هوا در دولت های نهم و دهم در حالی که اعتبار طرح کلان شهرهای آلوده کمتراز ۱۰ درصد آن اختصاص یافته در شرایط اضطرار و هشدار با برنامه های تعطیلی، زوج وفرد کردن حرکت خودروها، باران مصنوعی، آب پاشی، مه پاشی، افزایش قیمت بنزین، تعویض خودروهای فرسوده، طرح ترافیک، گازسوز کردن خودروهای عمومی و...طرح های شکست خورده ای بود که نه تنها مسکنی بر آلام مردم ننهاد، بلکه هزینه هایی نیز برای اجرا به هدر داد.

وحید نوروزی فعال زیست محیطی با بیان این مطلب به خراسان می گوید: دولت به عنوان متولی عمومی و سازمان محیط زیست در جایگاه متولی اصلی در سال های اخیر کمترین اقدامی برای به حداقل رساندن مشکل موجود برنداشت در حالی که هزینه های کلان و غیرقابل جبرانی برای کشور داشته است.

وی با اشاره به تاریخچه توجه به موضوع آلودگی هوا که به سال های ۷۴ و ۷۶ و شروع تحقیقات توسط سوئدی ها و ژاپنی ها برمی گردد می افزاید: در زمان مدیریت خانم ابتکار بودجه ای برای عملیاتی شدن دستورالعمل های اجرایی و راه اندازی مراکز معاینه فنی در تهران با پشتوانه دولت اختصاص یافت، اما پس از آن دولت ها اقدام جدی در این زمینه نداشتند تا این که در سال ۷۹ طرحی در ۷ بند تدوین شد که بنا بود ظرف ۱۰ سال آلودگی تهران را کم کند تا سال ۸۴ ،۳۰ درصد طرح پیش رفت بعد دولت عوض شد. از آن به بعد هر سال طرح جامع فقط بررسی شد و کارگروه و کمیته های موقت و اضطرار نهایت کار دولت بود. در سال ۸۹، جلسه ای برای بررسی طرح۱۰ ساله تشکیل شد و عاقبت سال ۹۰ برنامه جامع کاهش آلودگی ۸ کلان شهر تصویب شد و به نظر می رسید یک توصیه نامه بود. پس از آن نیز ده ها مصوبه در مجلس دولت را مکلف به اجرای بندهای مصوبه کاهش آلودگی هوا کرد و سرانجام به طرح تکمیلی مجلس رسید واین قصه سر دراز دارد.

نوروزی می گوید: طرح نمایندگان مجلس ۲ فوریتی بود اما با ۱۰۷ رای موافق، ۶۰ رای مخالف و ۲۵ رای ممتنع در روزهای پایان سال ۹۱ تصویب نشد و فعلاً درگیر ودار مسائل سیاسی به فراموشی سپرده شده و هیچ کس به مرگ هزاران نفر که اگر مرگ خاموش بر آن نام بگذاریم چندان اغراق آمیز نیست، فکر نمی کند.در حالی که برخی از نمایندگان مجلس ناپخته بودن طرح و استفاده نکردن از نظرهای موافق و مخالف را در پیش نویس طرح متوجه محیط زیست می دانند اما  تنها واکنش قائم مقام سازمان حفاظت محیط زیست اظهار تاسف از رای نیاوردن طرح است. علی محمد شاعری در گفت وگو با خبرگزاری ها اظهار داشته: رای نیاوردن طرح ۲ فوریتی کاهش آلودگی هوا مایوس کننده بود چرا که انتظار می رفت نمایندگان خانه ملت نسبت به کاهش آلودگی هوا توجه بیشتری داشته باشند. مجلس با تصویب این طرح می توانست سازمان را برای اجرای طرح جامع یاری کند.

 

تبعات و زیان های ناشی از اجرا نشدن

طبق آماری که از مقایسه میزان آلاینده ها با استانداردهای جهان ارائه می شود ادعایی دور از واقعیت نیست اگر اصلی ترین مشکل محیط زیست کلان شهرهای کشور را مسئله آلودگی هوا بدانیم.  نهادهای مختلف اعم از قانون گذاری، اجرایی، انتظامی، صنایع، شهرداری، محیط زیست و...  هر کدام آماری در این زمینه می دهند و اجرا نکردن یا بدی اجرای بندهای مصوبه را به گردن دیگری می اندازند . ناهماهنگی بین این نهادها سال هاست ادامه دارد و تبعات ناخوشایند و دردناک آن نه به آرامی سال های قبل که سریع تر از چشم به هم زدن خود را علاوه بر نبات و حیوان وانسان در بافت ذی حیات شهرها نشان می دهد. آخرین برآورد بانک جهانی در سال ۲۰۰۵ نشان می دهد که خسارت سالیانه آلودگی هوا در ایران ۱۴ هزارو ۴۲۰ میلیارد ریال معادل 1.6 درصد تولید ناخالص داخلی است و خسارت مرگ و میر ناشی از آلودگی هوای شهری سالیانه ۶۴۰ میلیون دلار معادل ۵ هزارو ۱۰۰ میلیارد ریال یعنی ۵۷ درصد از تولید ناخالص داخلی است. از سوی دیگر کارشناسان روان درمان معتقدند: افزایش بیش از حد مجاز آلودگی هوا و به تبع آن افزایش استرس در شهروندان بروز رفتارهای خشونت آمیز از طرف مردم را سبب می شود.معصومه ابتکار عضو شورای اسلامی شهر تهران در این باره می گوید: نه تنها گازوئیل و بنزین بلکه گاز طبیعی مصرفی کشور از استانداردهای مصوبه برنامه کاهش آلودگی هوا فاصله دارد.

وی اجرا نشدن مصوبه را موجب عقب ماندگی در تولید خودروهای استاندارد، خروج خودروهای فرسوده، تعویض کاتالیست خودرو و معضلات متعدد شهری می داند. از سوی دیگر، به استناد آمار هواشناسی، میلیون ها ایرانی در بعضی از ایام سال در کنار قوت غالبشان گرد و غبار هم بلعیده اند.گرد و غباری که از عراق، عربستان و اردن واردمرزهای کشور می شود و گاه از تالاب ها و رودهای خانه های بی آب شده داخل، راهی آسمان می شود. بر اساس آمار موجود ۲۰ درصد از جنگل های لرستان بر اثر ریزگردها خشک شده و ۴۰ هزار هکتار از جنگل ها هم در حالت بحرانی قرار دارند کشاورزی و صنعت زنبورداری نیز به دلیل کاهش بارندگی ناشی از تاثیر آلودگی هوا با خطر جدی مواجه است. فعالان محیط زیست و شماری از نمایندگان مجلس معتقدند که در طول ۸ سالی که دولت محمود احمدی نژاد در ایران مستقر بود آسیب های جبران ناپذیری بر محیط زیست وارد شد از جمله موارد آن تسریع در روند خشک شدن ۲۰۰ هکتار از منبع ۲ میلیون هکتار آب ایران است، خشکی هایی که فقط موجب مرگ آبزیان و نازیبا شدن منطقه نمی شود بلکه با کمترین بادی غبارهای موجود در اطراف تالاب ها به چشم مردم منطقه می رود. مرگ سالانه ۸۰ هزار نفر بر اثرآلودگی های محیط زیستی و ۳۶ پله سقوط ایران طبق شاخص های جهانی محیط زیست در سال گذشته را شاید بتوان از دیگر تبعات بی توجهی به آلودگی هوا در کشور دانست.موضوع کاهش آلودگی هوا موضوع بسیار جدی است که آثار سوء اجرا نشدن آن در حیات جانداران و سلامت جامعه  تاثیر منفی داشته است . سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس  با بیان این مطلب می گوید: اولین اثرآلودگی هوادر کاهش نزولات و به تبع آن خشکسالی وکمبود آب نه تنها سلامت و حیات محیط زیست را به خطر می اندازد بلکه مشکلات سیاسی را نیز به وجود می آورد. اکنون در کشورها بیشتر اختلافات منطقه ای در مورد گرد و خاک و پراکندگی گرد  و غباری است که به آلودگی هوا دامن می زند که اگر هر یک از کشورها به اجرای برنامه های پیش بینی شده کاهش آلودگی هوا مقید نباشند تبعات آن به اشکال مختلف خود را نشان می دهد. درست مثل وضعیتی که ما با کشورهای منطقه داریم. قاضی زاده در انتقاد از تاخیر در اجرای بندهای مصوبه کاهش آلودگی هوا و عملی نشدن قانون برنامه پنجم در زمینه استانداردسازی سوخت خودروها می گوید: در شرایطی که خودروسازان در دنیا به سوی استفاده از سیستم برقی برای وسایل نقلیه حرکت می کنند در کشور ما هنوز رعایت استاندارد یورو ۴ در خودروها نه تنها اجرایی نشده بلکه در شرکت خودروسازی داخلی مکاتباتی با وزیر داشته اند که درآن خواستار لغو مصوبه تولید یورو ۴ شده اند این یعنی در جا زدن تولید به جای پیشرفت در حالی که اجرای مصوبه می توانست خودروسازان را ملزم به تولید خودرو مطابق با سوخت استاندارد کند و به این ترتیب شرکت های تولید کننده سوخت و انرژی مصرفی خودروها نیز به سوی استانداردهای جهانی و انرژی پاک حرکت می کردند. همان طور که در کشورهای دیگر تولید خودروها و استفاده از انرژی ها همگام به سوی پاک شدن رفته اند.او تصریح می کند: ما هم باید این کاررا بکنیم تا برای خودروسازی این کشش ایجاد شود که تولید را به سوی خودروهای جدیدتر هدایت کنند. قاضی زاده می گوید: سازمان محیط زیست به عنوان متولی برنامه هایش را به مجلس بیاورد و از آن دفاع کند قطعاً اگر بار مالی آن پیش بینی شده باشد رای می آورد.

رئیس اداره سرطان وزارت بهداشت با معرفی ۱۰ سرطان شایع در کشور، از افزایش سرطان خون به علت افزایش آلودگی هوا خبر می دهد. رشید رمضانی چندی پیش در گفت وگو با فارس اعلام کرد: سرطان خون به دلیل آلاینده های محیطی از جمله آلودگی  هوا رو به افزایش است چرا که هر چه میزان بنزن در هوا بیشتر شود آمار سرطان نیز بالاتر می رود. سخنگوی کمیسیون عمران مجلس نیز آماری از قربانیان ناشی از آلودگی هوا فقط در کلان شهر تهران داده است. مهرداد لاهوتی با بیان این که  سالانه حدود ۵ هزار نفر بر اثر آلودگی هوا در تهران جان خود را از دست می دهند در انتقاد از اجرا نشدن مصوبه کاهش آلودگی هوا می گوید: ۵ ساله شدن زمان مراجعه خودروها به مراکز معاینه فنی به جای ۲ سال به دلیل بی توجهی در اجرای برنامه کاهش آلودگی هوا اتفاق افتاده است. پیش بینی نشدن اعتبار برای گسترش حمل ونقل عمومی که در کاهش آلودگی هوا تاثیر به سزایی دارد نیز بی توجهی به نیازهای جامعه و تاخیر در اجرای بند بند مصوبه مرتبط با نیروی انتظامی و شهرداری ها و صنایع خودروسازی است.

همچنین عباس رجایی سخنگوی کمیسیون کشاورزی و آب و خاک مجلس نیزعلت  افزایش آفات گیاهی و از بین رفتن مراتع ومزارع رادر مسکوت ماندن برنامه های توسعه فضای سبز کلان شهرها که از جمله بندهای مصوبه کاهش آلودگی هواست می داند و در گفت وگو با خراسان می گوید: بخشی از پدیده ریزگردها ناشی از خشک شدن تالاب هاست که گرد و غبار منطقه ای را ایجاد می کند درحالی که اگر این طرح به تصویب می رسید و اعتبارات طرح به موقع ابلاغ می شد با اجرایی شدن آن موضوع حق آبه تالاب ها مشخص و آلودگی های ریزگردهای داخلی کاهش می یافت. او با اشاره به ارتباط آلودگی هوابا خشکسالی و کم آبی، افزایش  آفات گیاهی و خزان زودرس را که به دلیل گرفته شدن منافذ هوایی برگ ها و در نتیجه گرد و غبار موجود در هوا رخ داده و بر کیفیت و کمیت تولید تاثیرگذار شده است و موجب آسیب رسیدن به تولیدات کشاورزی می شود از جمله عوامل دخیل در تغییرات آب و هوایی می داند و می گوید: اجرای برنامه ها و طرح های غیرکارشناسی مثل آب پاشی در سطح معابر، بارورسازی نابه هنگام ابرها و اقدامات غیرکارشناسانه به جای اقدام عملی دولت تبعات غیرقابل جبرانی برای حیات گیاه، خاک و موجودات زنده دارد.

این روزها که سونامی سرطان در کمین ساکنان شهرهای آلوده نشسته تجمع  گاه و بیگاه و اعتراض های مردمی تنها فریاد و استغاثه مردم این شهرهاست و مسئولان هم که مقصر اصلی این واقعه هستند شاید دست به دعا برای باران گشوده اند تا کرم کریم  رحمتی باشد برای دردمندان.

تخت جمشید را آتش اسکندر از بین برد یا زلزله ؟

$
0
0

.

عصر ایران : محققان و پژوهشگران سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی منطقه جنوب در خصوص وضعیت گسلهای منطقه تخت جمشید و زلزله های تاریخی آن پژوهشی و بررسی هایی را انجام داده اند. در این پژوهش آمده است که اگر موافق نظریه ای باشیم که آتش زدن بناهای تخت جمشید و حمله اسکندر را تکذیب می کنند وعوامل زمین ساختی و بروز زلزله را عامل تخریب این اثر باستانی بدانیم گسل رحمت عامل اصلی آن است وتخریب کامل این بنای عظیم در طی گذشت زمان طولانی، تحت تاثیر تنش ناشی از این گسل است.

به گزارش مهر، محققان و پژوهشگران سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی منطقه جنوب درخصوص وضعیت گسلهای منطقه تخت جمشید و شرایط زمین شناسی آن به بررسی و پژوهش پرداخته اند.

در این پژوهش به گسلی که تخت حمشید بر روی آن واقع شده، شرایط زمین شناسی آن، زلزله هایی که در طول چندصد سال اخیر در این محدوده رخ داده و همچنین فرونشستهای زمین پرداخته شده که در ادامه خلاصه ای از نتیجه این تخقیقات آورده شده است.

گزارش تهیه شده خلاصه ای از گزارش نقشه زمین شناسی با مقیاس یک بیست و پنج هزارم حاجی آباد  است که کوه رحمت در شمال تخت جمشید بخش زیادی از آن را پوشش می دهد. با توجه به اینکه وضعیت ساختاری و زمین شناسی کوه رحمت  وضعیت زمین شناسی مهندسی بستر تخت جشید را تعیین می کند بنابراین در اینجا وضعیت گسله ها و ریخت شناسی کوه رحمت و بعبارتی تخت جمشید ، فرونشست دشت مرودشت مورد بررسی قرار گرفته است.

کوهی که تخت جمشید در دامنه جنوب باختری آن ساخته شده به نام کوه رحمت است. نام قدیمی و شاید باستانی این کوه مهر بوده که این نام به دلیل چشمه های فراوانی است که از این کوه تامین می شود و امروزه نیز تعدادی از این چشمه ها دیده می شود ولی به دلیل خشکسالیها و حفر چاه های فراوان دبی این چشمه ها کم شده است.

 

کوه رحمت در محدوده شهرستان مرودشت، بخش مرکزی دهستان رحمت و در 20 کیلومتری شمال خاوری مرکز شهرستان مرودشت واقع شده است. پیشینه‌ کهن این منطقه در طول تاریخ توجه بسیاری‌از باستان‌شناسان و دوست‌داران فرهنگ و تمدن ایرانی را به خود معطوف داشته است.

مجموعه آثار به جای مانده ماقبل تاریخ و آثار اعجاب برانگیز تاریخی بیانگر این مطلب است که این منطقه با اهمیتی ویژه، همواره مورد توجه بوده است.
کاخهای تخت جمشید که شاهکار مدیریت باستانی و حاصل تلاش دستان آفرینش گر معماران چیره دست دوره های باستانی ایران بوده و از شهرتی همسان با دیوارعظیم چین و اهرام ثلاثه مصر برخوردار است. عظمت منحصر به فرد این بنا به تنهایی گویای تاریخ شکوهمند تمدن ایران است و درحالیکه این مجموعه تنها یکی اما مهمترین اثر از بناهای تاریخی کشور ایران و استان فارس است.

شهرهای قدیمی ‌به همراه نقشها و کتیبه‌های باستانی و کاخهای پادشاهان هخامنشی و چندین اثر تاریخی و قدیمی دیگر از جمله جاذبه های مهم این منطقه به شمار می آیند.

مرتفع ترین نقطه با بلندای دو هزار و556 متر از سطح تراز دریا در بخش های جنوب خاوری راس کوه رحمت و پست ترین بلندا نزدیک به یک هزار و591 متر در دشت مرودشت در جنوب خاوری تخت جمشید قرار دارد.بلندای کوه رحمت از شمال باختر به سمت جنوب خاور افزوده می شود و دشت مرودشت از شمال باختر به جنوب خاور کاهش ارتفاع را نشان می دهد این چنین ریختارها، با هندسه و سازوکار گسلهای طولی و هم راستا با رویداد زاگرس با راستای شمال باختر – جنوب خاور، همچون
گسیختگی رحمت وابسته است.

راستای رشته کوه رحمت شمال باختر- جنوب خاور است سیمای این رشته کوه تحت تاثیر گسلهای راستا لغز در محدوده شمالی تخت جمشید خمیده شده و یالهای جنوب باختری و شمالی خاوری این رشته کوه تحت تاثیر گسله های طولی و راندگی و همچنین گسله های نرمال، بهم ریخته و خرد  شده است.

بخشهای دامنه ای این کوه گاه به نواری بسیار باریک از رسوبات مخروط افکنه ای و گاه سنگهای این کوه بطور مستقیم با رسوبات ریز دانه دشت متصل شده است. از دیدگاه ساختاری، این گستره در پهنه چین خورده  رانده زاگرس از کمربند کوهزایی آلپ –هیمالیا قرار دارد.

در محدوده مورد بررسی راستای محور کوه تاقدیسی رحمت و روند خطواره های گسلی، بطور غالب شمال باختر – جنوب خاوری است چنانکه راستای تاقدیس کوه رحمت N40W دارد.

از شمار گسیختگیهای بنیادی و مهم این گستره، گسیختگی دامنه جنوب باختری و شمال خاوری کوه رحمت است که در تحولات ساختاری و چینه نگاری، نقش داشته اند. گسل جنوب باختری کوه رحمت جایگاه تخت جمشید را درنوردیده است.

گسله رحمت پهلوی جنوب باختری تاقدیس کوه رحمت را می پیماید که تخت جمشید نیز روی این گسل قرار دارد.گسیختگی رحمت در گروه گسله های طولی با سازوکار راندگی است و راستای شمال باختر – جنوب خاور دارد. شیب سطحه این گسل به سمت شمال خاور است.

وجود چشمه های متعدد در همبری کوه و دشت و وجود ذخایر زیاد آب در این همبری، گسترش بسیار کم رسوبات دامنه و گاه بدون  رسوبات دامنه ای بطور مستقیم رخنمون سنگی کوه با رسوبات ریز دانه دشت، متصل می شود، ضخامت زیاد رسوبات دامنه ای و دشت در اتصال به کوه( گاه بیش از 100 متر)وجود گسله های کششی و عادی در یال جنوب باختری تاقدیس و ایجاد ساختهای تاقدیسی – ناودیسی تکتونیکی(چین های فرعی)، ناهنجاری درشیب لایه ها( در محدوده مورد بررسی شیب در یال جنوب باختر، بین 40  تا بیش از 59 درجه متغییر است و در بخش های جنوب خاوری(خارج از محدوده نقشه) شیب کمتر از 15 درجه تا برگشته تغییر می کند و تغییرات شدید شیب بصورت عرضی در این یال تاقدیس وجود دارد( چنانکه در فاصله بسیار کم، شیب از کمتر از 5 تا بیشتر از 45 درجه تغییر می کند) که این تغییرات در راستای عمود بر محور چین های فرعی است(شکل 41 و40)، وجود کانون رو سطحی زلزله در راستای این گسل و
همچنین وجود داده های لرزه ای تاریخی در این منطقه ازشمار جلوه های ساختاری این گسل است.

این گسله از شمار گسله های بنیادی است و دشت مرودشت در بلوک فرو دیواره ای این گسل قرار گرفته است. بنای باستانی تخت جمشید بر روی این گسل قرار گرفته است،
بنابراین تنشهای ناشی از این گسل می تواند سبب افزایش شدت تخریب در این بنای
باستانی عظیم شده باشد.
اگر موافق نظریه ای باشیم که آتش زدن بناهای تخت جمشید و حمله اسکندر را تکذیب می کنند وعوامل زمین ساختی و بروز زلزله را عامل تخریب این اثر باستانی بدانیم گسل رحمت عامل اصلی آن است وتخریب کامل این بنای عظیم در طی گذشت زمان طولانی، تحت تاثیر تنش ناشی از این گسل است.

بر اساس آمار زلزله های دستگاهی، یک زلزله با بزرگای نزدیک به پنج ریشتر بر روی گسل رحمت و در نزدیکی تخت جمشید رخ داده است و براساس داده های تاریخی، زمین‌لرزه 1623 میلادی در منطقه مرودشت شیراز گزارش شده که سبب فروریختن شماری از ستونهای تخت جمشید شد و آسیبهایی به نقش رستم رسید.

برای شناسایی بهتر گسل رحمت می توان از مطالعات پالئوسایزمولوژی یعنی یافتن زمین لرزه های بزرگ کهن و تاریخی بر پایه داده های زمین شناسی استفاده کرد. در بیشتر نواحی لرزه خیز جهان، داده های باستانی و تاریخ زمان کوتاهی را دربرمی گیرد و در مناطقی که داده های تاریخی وجود دارد میزان جنبش و لغزش گسلهای فعال به هنگام رویداد زمین لرزه تاریخی و باستانی روشن نیست.

علاوه بر این برای بیشتر مناطق چون پهنه کویری و دور ازآبادیهای بزرگ است، تاریخچه صحیح لرزه خیزی باستانی و تاریخی در دسترس نیست. برای پرهیز از این مشکلات و رسیدن به رقمهای درست داده‌های مورد نیاز، ضروری  است که از نشانه‌های زمین‌‌شناسی استفاده شود.

در این خصوص باید تحقیقاتی از جمله دوره بازگشت زمین لرزه میانگین زمان وقفه میان دو زمین لرزه متوالی در یک تکه از گسل است، زمان سپری شدن مقدار زمانی است که از آخرین زمین لرزه بزرگ روی گسل گذشته، میزان جابجایی در هر رویداد و هندسه گسلش مورد بررسی قرار گیرد از این رو پیشنهاد می شود برای شناخت بهتر گسل رحمت و تاریخچه عملکرد آن مطالعات پالئوسایزمولوژی بر روی آن انجام شود.

داده های زیرسطحی

برپایه اطلاعات مغناطیسی هوایی( نقشة مغناطیس هوای شیراز با مقیاس 1:250000 انتشارات سازمان زمین شناسی کشور) در نزدیکی منطقه تخت جمشید ناهنجاری در عمق پی سنگ مغناطیسی دیده می
شود.
اینگونه ناهنجاریها درپهلوی جنوب باختری تاقدیس کوه رحمت وجود دارد که هم راستا با رویداد زاگرس، شمال باختر – جنوب خاور است.

ژرفای پی سنگ مغناطیسی درمحدودة مورد بررسی نزدیک به چهار هزار متر زیرسطح تراز دریاست عمق پی
سنگ از شمال خاور به جنوب باختر  افزایش را نشان می دهد(شیب پی سنگ به سمت جنوب باختر است).

داده های لرزه ها

بر اساس داده های لرزه، تنها یک داده لرزه ای دستگاهی در 100 سال اخیر با بزرگای 4.6 در سال 2003 رخ داده و داده های تاریخی در نزدیکی محدوده به شرح زیر است: زمین‌لرزه 1623 در منطقه مرودشت شیراز گزارش شده که سبب فروریختن شماری از ستون های تخت جمشید شد و آسیب هایی به نقش رستم رسید.زلزله 1894 در منطقه شیراز به وقوع پیوسته و دهستان های کربال، منصورآباد و خرامه تقریبا به کلی ویران شد و بسیاری کشته شدند.

بر اساس نقشه فراوانی زمین لرزه های استان فارس، محدوده تخت جمشید در مرز مناطق کم لرزه  و کمربند لرزه ای استان فارس قرار دارد.

توان لرزه زایی گسله رحمت

منظور توان لرزه زایی گسله رحمت بزرگی زمین‌لرزه ای است که به سبب جنبش دوباره تکه‌ای از درازای گسل روی می دهد که به عواملی مثل مکانیسم گسل، سیمای هندسی گسل و ویژگی های لرزه زمین ساخت ناحیه مورد نیاز است.

با توجه به اینکه طول تقریبی گسل رحمت نزدیک به
30 کیلومتر است. بنابراین این گسل توان لرزه ای نزدیک به 6.3  ریشتر را دارد. بیشتر
زمین‌لرزه‌های فارس به دلیل وجود لایه‌های نمکی سری هرمز در مرز پی‌سنگ و پوشش رسوبی بالایی که ضمن تعدیل انرژی‎ها از رسیدن همه آنها به سطح زمین جلوگیری می‌کند.

افزون بر این وجود رسوبات گچی – انیدریتی وابسته به سازندهای دالان (پرمین)، دشتک و کنگان (تریاس)، هیت و گوتنیا (ژوراسیک بالا) به ویژه سازند تبخیری
گچساران (میوسن) از عوامل مؤثر در کاهش انرژی و جلوگیری از گسلش سطحی
هستند.

حریم گسلش رحمت

منظور پهنای دو سوی گسلش است که به سبب زمین لرزه و ایجاد گسلش در سازه هایی که در این پهنه قرار می گیرند برش و ویرانی ایجاد می شود با توجه به اینکه چندان مبنای قانونی ندارد اما بر اساس نوع گسلش تقسیم بندی شده است.

100تا 300 متر در گسل راستالغز
500 متر در گسل نرمال
1000 متر در گسل فشاری( 700 در فرادیواره 300 در فرودیواره)

بنابراین با توجه به وجود گسل فشاری و ثقلی (نرمال) در نزدیکی محدوده تخت جمشید جایگاه تخت جمشید در حریم گسل قرار دارد.

فرونشست

ایجاد ترک و تخریب جاده ها و مسیرهای ارتباطی، شکسته شدن خطوط لوله و شریانهای حیاتی، آسیب‌دیدگی کانالهای آبرسانی، ترک در پی سازه ها و دیوار های جدا کننده، تخریب زمین های کشاورزی، آسیب به دامها و حیات وحش، جابجایی و تغییرشکل در مسیر راه آهن، تخریب لوله جدار و تجهیزات سر چاهی، شکستگی زهکشها و لوله های فاضلاب، آلودگی آبخوان، تخلیه ناگهانی برکه های آب، وقوع تلفات انسانی از شمار مخاطرات ناشی از فرونشست است.

در بین عوامل مؤثر در ایجاد فرونشست به نظر می رسد که برداشت بیش از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی، ضخامت لایه رسوبی و ویژگیهای مهندسی رسوبات و عوامل تکتونیکی، عوامل اصلی ایجاد فرونشست در بیشتر دشت های ایران هستند.

برداشت بیش از حد مجاز از منابع آبهای زیرزمینی را می توان نتیجه سوء مدیریت منابع آب در بخش برداشت از یک سو و از سوی دیگر به هدر رفتن حجم عظیمی از آب در نتیجه نادرست بودن شیوه های کشاورزی و مصارف صنعتی و شهری یا بطور خلاصه مصرف نامتناسب دانست.

بعنوان راهکار درا‌ز‌مدت بر مبنای تجربه سایر کشورها، چاره ای جز اصلاح روشهای مدیریت منابع آب وجود ندارد و تا فرصت باقی است باید بسوی آن حرکت کرد.

اما تا آن هنگام و به عنوان راهکار فوری و اضطراری حداقل میتوان به جلوگیری از ادامه فعالیت از چاههای حفر شده غیرمجاز که در بسیاری موارد تعداد آنها از چاه های مجاز بیشتر است مبادرت ورزید در غیر این صورت و با ادامه روند موجود ضمن از دست دادن بخشهای عظیمی از منابع آب برای همیشه پدیده هایی نظیر فروچاله ها و فرونشستهای ناحیه ای با ابعاد نامعلوم و با آسیبهای جبران ناپذیر باز هم بوقوع خواهد پیوست.

نتیجه گیری

داده های لرزه ای دستگاهی 100 ساله اخیر، یک داده لرزه ای با بزرگای 4.6 ریشتر و داده های تاریخی گویای دو زمین لرزه در نزدیکی تخت جمشید است.

بر اساس داده های لرزه ای و زمین ساختی، تخت جمشید در مرز پهنه کم خطر و پر خطر قرار دارد که بعبارتی در پهنه های لرزه ای با خطر نسبی متوسط قرار دارد.  


گسل های موجود در محدوده تخت جمشید شامل گسل راندگی رحمت ودیگرگسلهای
ثقلی است، آثار و شواهد سطحی و زیر سطحی این گسل بیشتر در نقشه های زمین شناسی و مغناطیس هوایی نمایش داده شده است. توان  لرزه ای گسل رحمت، ماکزیمم نزدیک به 6.3 ریشتر است. حریم دوری از این گسل و گسلهای ثقلی نزدیک آن، حدود 500 متر است.

وجود تخریب بسیار کم در بنای باستانی چون تخت جمشید و سالم بودن بند امیر در دشت مرودشت گویای پایداری نسبی و یا وجود زلزله های زیر شش ریشتر در این
نواحی است.

فرونشست مختص زمان حال و یا کشور و استان فارس نیست این پدیده همیشه دشت ها را متاثر ساخته، چنانکه بیشتر بناهای تاریخی و باستانی که در دشت ها
قرار دارند در زیر خاک مدفون شده اند و این نشان از فرونشست مداوم این دشتهاست. از این رو فرونشست پدیده ای است که بصورت تدریجی و در طول زمان طولانی با سرعت اندک رخ می دهد و در این صورت با توجه کم بودن طول عمر مفید سازه ها و انسان نسبت به سرعت فرونشست، مخاطرات ناشی از فرونشست بسیار کم اثر خواهد بود.

اما در این زمان به دلیل برداشت بی رویه آب، ایجاد سدهای متعدد و کاهش نزولات آسمانی، میزان برداشت از آب‌های زیرزمینی بیشتر از میزان تغذیه آبخوان‌ها است، سطح آب زیرزمینی پایین رفته و فرونشست رخ خواهد داد.

زمانی که آبخوان برای مدت طولانی از آب خالی بماند، فضاهایی که با آب پر بودند به تدریج بسته می‌شوند و سطح زمین نشست می‌کند چنانکه استان فارس  بویژه در دشتهای دارای رسوبات ریز دانه بیشترین نشست دیده می شود و دشت مرودشت از این شمار است.

فرونشست در مرکز دشتها صورت می گیرد و بر اثر فرونشست ترک‌هایی در نزدیکی اتصال کوه و دشت رخ می دهد که دربخشهای شمالی دشت مرودشت در دامنه جنوبی کوه رحمت  و کوه حسین تقریبا در بشتر قسمتها ترکهای ناشی از فرونشست دیده می شود که دشتهای متصل به آثار باستانی تخت جمشید و نقش رستم را در بر
گرفته است اما فرونشست زمین پدیده‌ای است که در رسوبات آبرفتی و در دشت‌ها اتفاق می‌افتد نه در واحد سنگی، بنابراین بنا هایی که بر بستر های سنگی قرار دارند، همچون تخت جمشید  در امان هستند.

وجود گسل و رخداد زلزله در این منطقه و یا هر منطقه دیگری که گسلیده یا لرزه خیز است عامل ایجاد این ترکها و شکاف ها نیستند تنها رخداد فرونشست عامل اصلی ایجاد این ترک و شکافها در منطقه کوه رحمت است.

عمق و طول چند 10 متر این ترک ها نسبت به ترک ها و شکاف های ناشی از گسلش بسیار ناچیز  است از این رو پدیده فرونشست بیشتر بخش سطحی زمین را متاثر ساخته و با راه کارهای ارائه شده در این گزارش می توان سرعت فرونشست را کند و از مخاطرات آن  کاست و مطالعات بررسی فرونشست و رفتارسنجی با استفاده از مطالعات ژئوفیزیکی و رادار، نصب ابزار دقیق، زمین شناسی مهندسی، ژئوتکنیک و آب- زمین شناسی از شمار مطالعاتی است که در این مناطق پیشنهاد می شود.

به تخلفات متهمان غارت گر بیت المال رسیدگی شود

$
0
0

.

محمود احمدی نژاد / حاشیه‌ی جلسه‌ هیات دولت / 8 تیر 1390
«در واقع کابینه خط قرمزی است که اگر بخواهند به آن دست‌اندازی کنند، دیگر من باید
وظیفه‌ی قانونی خود را انجام دهم و این حتماً به کشور آسیب می زند.»

این جمله ناظر به خط قرمز کذایی ترسیم شده برای جلوگیری از برخورد قانونی قوه قضائیه با تخلفات نزدیکان احمدی نژاد بود. نیاز به اطلاعات محرمانه و پشت پرده نیست. با یک جست و جوی ساده هم می توان متوجه شد که علیه حلقه نزدیک به محمود احمدی نژاد، اتهامات فراوانی مطرح می باشد.اسفندیار رحیم مشایی، محمدرضا رحیمی، حمیدرضا بقایی، ملک زاده، سعید مرتضوی و ... از جمله این افراد می باشند. خیلی از این افراد در روزها و هفته های پایانی مسئولیت خود حتی تقدیر شدند و پاداش های چند صد میلیونی نیز به آنها پرداخت گردید.

به تخلفات متهمان غارت گر بیت المال رسیدگی شود

حرف این هست:
ما نمی گوئیم رسیدگی شود که 800 میلیارد دلار درآمد نفتی در طول این هشت سال چگونه هزینه شد که همه طبقات محروم و متوسط جامعه روز به روز ناتوان تر شدند؛
ما نمی گوییم رسیدگی شود چه کسانی با تصمیمات اشتباه خود ضرر و زیان های جانی و مالی فراوانی به مردم وارد نمودند؛
ما نمی گوئیم رسیدگی شود چرا ارزش پول ملی در طول این چند سال تا به این حد بی ارزش شد و تنزل یافت؛
ما نمی گوئیم رسیدگی شود که چرا افراد بی لیاقت در این دولت پست و مقام گرفتند و هر روز نیز ترفیع درجه و مقام نصیب آنها شد؛
ما نمی گوئیم رسیدگی شود چه کسانی در طول هشت سال گذشته آمارهای دروغین به مردم دادند ولی در نهایت زمین سوخته تحویل دادند؛
ما نمی گوییم رسیدگی شود که چه کسانی در حرف و آشکارا شعار می دادند ولی در عمل و پنهانی با هوشنگ امیراحمدی ها و کانال های سطح پایین به دنبال ایجاد رابطه با غرب از موضع ضعف بودند؛و ...

ما می خواهیم؛
به اتهام مرتکبین دزدی، غارتگری، اختلاس، رشوه، کارچاق کن ها و ... رسیدگی شود.کسانی که علاوه بر این که به بیت المال دست درازی نمودند آسیب های فراوانی به کارآمدی و مشروعیت نظام نیز وارد نمودند. ما خواهان این هستیم که این لکه های ننگ پاک شوند و به سزای اعمال خود برسند تا همه بدانند در مملکت ما با فساد و خائنین به بیت المال مسامحه نمی شود.

مگر نه اینکه ما داعیه مکتبی بودن و پیرو علی بودن را داریم. اگر نمی توانیم در حد و اندازه های حضرت در پی اجرا نمودن احکام اسلامی باشیم اما این انتظار هم هست که برخلاف و مغایر با دستورات ایشان نیز عمل نکنیم. مگر نه اینکه حضرت علی (ع)در نامه به زیاد بن ابیه، جانشین فرماندار بصره، راجع به خیانت به بیت المال هشدار می دهد و می فرماید: «همانا من، به راستى به خدا سوگند مى‏ خورم، اگر به من گزارش کنند که در اموال عمومى خیانت کردى، کم یا زیاد، چنان بر تو سخت گیرم که کم بهره شده و در هزینه عیال، در مانده و خوار و سرگردان شوى.»

مگر نه اینکه حضرت علی(ع) در نکوهش یکی از فرمانداران که از بیت المال سوءاستفاده کرده بود، فرمودند: «سوگند به خدا اگر حسن و حسین چنان مى کردند که تو انجام دادى، از من روى خوش نمى ‏دیدند و به آرزو نمى‏ رسیدند تا آن که حق را از آنان باز پس ستانم و باطلى را که به دستم پدید آمده نابود سازم.»

منبع : الف

روش‌های ایجاد درآمد ملی

$
0
0

.

دنیای اقتصاد : مهران دبیرسپهری - از آنجا که دولت یازدهم در آغاز کار خود است و یکی از اولویت‌های این دولت هم قاعدتا افزایش رشد اقتصادی خواهد بود، مهم است که روش این دولت در خصوص موضوع فوق مشخص باشد. روش‌های ایجاد درآمد، اعم از اسمی یا حقیقی به 4 شاخه تقسیم می‌شود:
1- استخراج و فروش منابع طبیعی
2- ماشین انتشار پول در بانک مرکزی
3- کار از طریق گسترش سرمایه‌گذاری‌ها
4- انحصار تکنولوژی ناشی از ابداع، نوآوری، پژوهش و رشد فناوری‌ها

مورد سوم اگر به تنهایی مد نظر باشد، مستلزم وجود نیروی کار ارزان است که در مورد چین نقش اصلی را در رشد اقتصادی این کشور داشته است. مورد چهارم نیز عامل اصلی رشد اقتصادی در کشورهای صنعتی نظیر آلمان است.نکته مهم در اینجا آن است که موارد سوم و چهارم در صورتی به طور موثر عمل می‌کنند که کشور به دو روش اول اتکا نداشته باشد، اتکایی که دلیل اصلی عدم موفقیت بسیاری از کشورها از جمله ایران در موضوع رشد اقتصادی در 70 سال گذشته بوده است.
اما در مورد کشور خودمان باید گفت در چند ده سال گذشته همواره روش‌های اول و دوم مد نظر بوده و رشد اقتصادی ایران معمولا در اثر صادرات نفت بوده است.

حتی آن قسمت از رشد اقتصادی هم که ناشی از نفت نبوده در موارد زیادی، به طور غیر مستقیم وابسته به نفت و گاز و فرآورده‌های نفتی و درآمدهای ناشی از آن است. علت عدم موفقیت روش سوم در ایران هم قبل از هر چیز همان‌طور که گفته شد، اتکای آن به روش‌های اول و دوم است.
بنابراین تا زمانی که دولت‌ها وابسته به یک درآمد بی‌نهایت اسمی در بانک‌مرکزی هستند، رشد و توسعه اقتصادی پایدار و عدالت اجتماعی، سرابی بیش نخواهد بود. البته این درآمد در مقیاس ملی، درآمد اسمی تلقی می‌شود؛ اما در مقیاس خرد ماشین انتشار پول برای دولت‌ها موجد یک درآمد حقیقی و سهل‌الوصول است که در اثر آن، فضای کسب کار به شکل وحشتناکی نامساعد و تخریب می‌شود.
یکی از دلایل وابستگی دولت‌ها به بانک مرکزی، عدم اتکا به مالیات عنوان شده است، بنابراین توصیه می‌شود که دولت به سمت افزایش درآمد مالیاتی برود. اما در شرایطی که فضای کسب و کار نامساعد باشد، افزایش اخذ مالیات نه امکان‌پذیر است و نه مطلوب. به عبارت دیگر راه جبران کسری بودجه، کاهش هزینه‌ها است نه افزایش مالیات. طبیعی است درصورت مهار تورم می‌توان به گسترش یا افزایش مالیات‌ها فکر کرد.


۶۰درصد مساحت دریاچه ارومیه شوره‌زار شد

$
0
0

.

نیاز دریاچه ارومیه به 20سال زمان برای بازگشت به وضعیت عادی

محیط زیست > آب-            گروه محیط‌زیست- اسدالله افلاکی:
معاون زیستگاه‌ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط‌زیست با هشدار نسبت به ادامه روند موجود دریاچه ارومیه به همشهری گفت: دریاچه ارومیه برای بازگشت به وضعیت معمولی، حداقل به ۶۲میلیارد مترمکعب آب نیاز دارد.        

براین اساس، حتی اگر از همین امروز تأمین حقابه 3/1 میلیارد مترمکعبیدریاچه ارومیه اجرایی شود حداقل به 20سال زمان نیاز است تا دریاچه ارومیه از بحران فعلی نجات پیدا کند و به وضعیت عادی باز گردد.

به گزارشهمشهری،براساس 24راهکار اجرایی مصوب هیأت دولت برای نجات دریاچه ارومیه، وزارت نیرو ملزم به پلمب‌کردن 30هزار چاه غیرمجاز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه شده است.

همچنین این وزارتخانه به‌منظور تأمین بخشی از حقابه دریاچه، مکلف به باز کردن دریچه سدها شده که تاکنون اقدام کارسازی در این زمینه صورت نداده است. در این میان 24مردادماه جاری، وزارت نیرو در خبری که در برخی رسانه‌ها منتشر شد، اعلام کرد: «از ابتدای سال آبی جاری تاکنون وسعت دریاچه ارومیه حدود ۹۰کیلومترمربع افزایش یافته است. حجم فعلی آب موجود دریاچه ارومیه نیز 12/60 میلیارد مترمکعب گزارش شده درحالی‌که میزان آب موجود در دریاچه در زمان مشابه سال آبی گذشته 11/83 میلیارد مترمکعب بود.»

در بخش دیگری از این خبر آمده بود: «وسعت دریاچه ارومیه هم‌اکنون 3476/94 کیلومترمربع گزارش شده که در مقایسه با زمان مشابه سال آبی گذشته 89/99 کیلومترمربع افزایش یافته است. وسعت دریاچه ارومیه در زمان مشابه سال آبی گذشته 3386/95 کیلومترمربع گزارش شده بود. براساس این گزارش، سطح فعلی آب دریاچه ارومیه در مقایسه با سال آبی گذشته ۲۴ سانتی‌متر افزایش یافته است.» این آمارها برخلاف آمارهایی است که تاکنون مسئولان سازمان حفاظت محیط‌زیست منتشر کرده‌اند. باقر زاد‌کریمی در گفت‌وگو با همشهری درباره وضعیت دریاچه ارومیه خاطرنشان کرد: از آنجایی که نه شاهد بارندگی مؤثری بوده‌ایم و نه دریچه سدها باز شده، هیچ تغییری در وضعیت دریاچه ارومیه رخ نداده و وضعیت این دریاچه نه‌تنها نسبت به گذشته بهتر نشده که روزبه‌روز بحرانی‌تر می‌شود. براین اساس، انتشار اطلاعاتی مبنی بر بهبود وضعیت دریاچه ارومیه جای تامل دارد. ضمن آنکه در حال حاضر، 60درصد از وسعت 550هزار هکتاری دریاچه ارومیه (330هزار هکتار) تبدیل به شوره‌زار شده است.

معاون امور مناطق و زیستگاه‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست در ادامه گفت: شورای منطقه‌ای هماهنگی مدیریت حوضه آبریز دریاچه ارومیه که دبیرخانه آن در استانداری آذربایجان‌غربی مستقر است مسئولیت پیگیری امور مربوط به دریاچه را برعهده دارد و براساس این مسئولیت باید امور مربوطه را پیگیری و از سازمان‌ها و نهادهایی که ملزم به انجام وظایفی در قبال دریاچه ارومیه هستند بخواهد تا به تکالیف خود عمل کنند. وی، حذف برداشت‌های غیرمجاز آب از چاه‌ها و رودخانه‌های موجود در حوضه آبریز دریاچه ارومیه را به‌عنوان راهکارهای اولویت‌دار عنوان کرد و افزود: بازکردن دریچه سدها، تبدیل اراضی غرقابی کشاورزی به آبیاری تحت‌فشار از دیگر راهکارهایی است که باید در اولویت اجرایی قرار بگیرد اما آنچه در این میان کارساز است توسعه فعالیت‌های صنعتی و تجاری به جای فعالیت‌های کشاورزی است که در حل معضل دریاچه نقشی مهم و اثر‌گذار دارد.

تهدید مزارع تبریز با خشک‌شدن دریاچه

غلامحسین لفظی، استاد دانشگاه درباره پیامدهای ناگوار خشک شدن دریاچه ارومیه به ایسنا گفت: بیشتر بادهایی که در آذربایجان‌غربی و شرقی می‌وزد بادهایی است که از غرب به شرق می‌وزند و در اثر این بادها ذرات نمک که از خشک‌شدن دریاچه ارومیه باقی مانده‌اند در هوا معلق می‌شوند و این نمک‌ها در مزارع کشاورزی پخش می‌شوند و به تبع آن باعث نابودی محصولات کشاورزی می‌شوند و بیشتر این بادها به سمت آذربایجان شرقی هدایت می‌شوند که بیشترین آسیب را مزارع تبریز می‌بیند.

وی تصریح کرد: دریاچه ارومیه یک نعمت خدادادی و یک نقطه قوتی بر جذب گردشگر و توریست برای استان بود حتی پزشکان برخی از کشورهای اروپایی مانند انگلیس به بعضی از بیماران خود توصیه می‌کردند که از لجن درمانی و آب درمانی دریاچه ارومیه استفاده کنند تا بهبود یابند. براین اساس، وقتی این دریاچه رو به خشک شدن می‌رود در واقع توریست هم کم  و باعث می‌شود گردشگری استان با مشکلات جدی روبه‌رو شود.

این استاد دانشگاه گفت: بازگشت دریاچه ارومیه به حالت قبل غیرممکن است ولی می‌توان با برنامه‌ریزی دقیق حدود یک‌پنجم دریاچه را نجات داد آن هم با روش کوچک‌سازی  زیرا احیای کل دریاچه تقریبا ناممکن است ولی با کوچک‌سازی‌ دریاچه ارومیه می‌توان جلوی خشک شدن کامل را بگیریم البته پروژه‌های زیادی درنظر گرفته شده است که چند سال این پروژه‌ها طول می‌کشند. مثلا انتقال آب دریاچه ارس به دریاچه ارومیه که به تازگی آغاز شده پروژه‌ای سخت و زمان‌بر است و به بودجه زیادی نیاز دارد.

دریاچه ارومیه در انتظار  عملکرد دولت جدید

نماینده ارومیه در مجلس شورای اسلامی با تأکید بر ضرورت پیگیری و جلوگیری از خشک شدن دریاچه ارومیه توسط دولت جدید، اظهار کرد: دکتر روحانی رئیس‌جمهور محترم قول‌های مساعدی برای حل مسئله دریاچه ارومیه داده‌اند که در این راستا منتظر عملکرد دولت در آینده نزدیک هستیم.

نادر قاضی‌پور در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه طرح انتقال آب ارس به دریاچه ارومیه هنوز شروع نشده است، گفت: قضیه انتقال آب ارس به دریاچه ارومیه عوام‌فریبی است و برخی‌ها به‌دنبال این هستند که به بهانه خشک شدن دریاچه ارومیه، آب انتقالی را برای مصارف کشاورزی به سایر استان‌ها ازجمله آذربایجان‌شرقی منتقل کنند.

قهرمان سدسازی، با چه بهایی؟

$
0
0

.

دکتر اسماعیل کهرم

ما با بهای بسیار گران نابودی محیط طبیعی کشور، قهرمان سدسازی شدیم. دنیای امروز به سد سازی پشت کرده است در حالی که کشور ما این فعالیت را به جد پیگیری و به آن افتخار می‌کند.

به گزارش خبرنگار محیط زیست ایسنا در اصفهان، اسماعیل کهرم در همایش مدیریت بحران‌های شهری که در پژوهشگاه شاخص پژوه برگزار شد، در ابتدای سخنرانی خود توجه حاضران را به فیلمی که به تازگی به دستش رسیده بود جلب کرد. فیلمی که دریاچۀ ارومیه را در سال 1352 نشان می‌داد که تعدادی کارشناس برای حلقه گذاری فلامینگوها به منطقه رفته‌اند و خود او نیز یکی از این کارشناسان بود و بر روی انبوه آب و در میان سیل پرواز فلامینگوها در حال انجام عملیات حلقه گذاری بودند.

پس از پایان فیلم، اسماعیل کهرم سخنرانی خود را آغاز و اظهار کرد: متاسفانه کشورهای عقب مانده و جهان سومی همیشه به دنبال ترین‌ها هستند و ما نیز متاسفانه در دام بلندترین و بزرگ‌ترین سدها افتاده‌ایم در حالی که این ترین‌ها در حال نابودی اکوسیستم‌ها و از بین بردن زندگی‌های انسانی و جانوری هستند.

ما برای «ترین» شدن دروغ می‌گوییم و بزرگ‌نمایی می‌کنیم.

توانایی در خشک کردن پهنۀ عظیم ارومیه، بختگان، هامون، پریشان، نی‌ریز و گاوخونی یک افتخار است!

وی با بیان این که ما حتی برای «ترین» شدن دروغ می‌گوییم و بزرگ‌نمایی می‌کنیم، گفت: می‌خواهیم با ترین‌ها به کجا برسیم؟

این کارشناس محیط زیست گفت: در سال 1352 بر روی دریاچۀ ارومیه 40 هزار فلامینگو پرواز می‌کردند و اگر امروز چشمانم اشکبار می‌شود به این دلیل است که من آن ارومیه را در ذهنم دارم؛ مگر می‌شود عمق 13 متری این دریاچه را فراموش کرد؟ کارشناسان در آن سال‌ها حتی در تصورات نمی‌توانستند خشک شدن این دریاچه ببیند.

کهرم ادامه داد: ارومیه، بختگان، هامون، پریشان، نی‌ریز و گاوخونی خشک می‌شود در حالی که حتی یک کارشناس هم تصور نمی‌کرد چنین اتفاقی بیافتد، اما ما این آب‌ها را خشک کردیم، این واقعا یک افتخار است که بتوانی این چنین پهنۀ عظیم آبی را خشک کنید! برخی مواقع من تصور می‌کنم ما یک رکورد در جهان ثبت کرده‌ایم، در حالی که کارشناسان خارجی زمانی که دریاچۀ ارومیه را می‌بینند مدت‌ها در حیرت می‌مانند از این که چگونه آن دریاچه به چنین چیزی تبدیل شده است.

ایران درس عبرت کشورهای همسایه شده است!

وی با بیان این که در مسئولان ترکیه دریاچۀ ارومیه را به عنوان یک درس عبرت به معاونان و وزرای خود نشان می‌دهند!، افزود: این جا است که دل هر ایرانی می‌شکند و اشکش جاری می‌شود. چرا باید ما درس عبرت باشیم؟ چگونه توانستیم دریاچه‌ای با 167 کیلومتر طول و 37 تا 54 کیلومتر عرض را بخشکانیم؟ خشکی دریاچۀ ارومیه یعنی ما توانستیم پنج هزار مترمربع پهنۀ آبی را از آب خالی کنیم!

این مدرس دانشگاه مدعی شد: نمایندۀ مردم ارومیه یعنی فردی که از دل منطقه وارد مجلس شده می‌گوید نمک دریاچۀ ارومیه باید خالی شود تا دریاچه زنده بماند! من گاهی دلم برای خودم می‌سوزد که چه نمایندگانی در مجلس نشسته‌اند. این فرد انگار در مورد استخر خانه‌اش صحبت می‌کند! اما من از این جا به او می‌گویم آقای نماینده، وسعت دریاچۀ ارومیه به اندازۀ چند کشور اروپایی است و من با عدد و رقم ثابت می‌کنم که چه به سر نگین فیروزه‌ای ایران آمده است.

گرمایش جهانی تنها توجیه سوء مدیریت‌ها است.

کهرم اضافه کرد: خشک شدن ارومیه، پریشان، هامون، دشت ارژن، گاوخونی و کاهش وسعت تالاب انزلی از 21 هزار هکتار به 7 هزار هکتار هیچ ارتباطی به گرمایش جهانی ندارد، این یک توجیه است. سوء مدیریتی ما را نابود کرده است. گرمایش جهانی فقط در کشور ایران نیست. لطفا سری به کشورهای همسایه و کشورهای دیگر دنیا بزنید. آن ها هم با این پدیده رو به رو هستند اما دریاچه‌ای از آن‌ها نابود نشده است.

وی با اشاره به این که میزان نمک در دریاچۀ ارومیه بیش از حد اشباع شده است، تصریح کرد: اگر بالای سر این دریاچه بایستید حرکت کریستال‌های نمک را به راحتی می‌توان مشاهده کرد؛ در حالی که نمک خاصیت چسبندگی بالایی دارد. حالا ببینید که چه به سر پرنده‌ها می‌آید. من چند ماه پیش پرنده‌ای به نام «کشیم» را که هم پرواز می‌کند و هم بر روی آب سر می‌خورد را در دریاچۀ ارومیه گرفتم در حالی که نمک اجازۀ هیچ حرکتی به او نمی‌داد. زمانی که با آب شستمش و وزن اصلی خود را به دست آورد و شاداب شد، در حالی که می‌دانستم فردا صبح دوباره در انبوه نمک غوطه‌ور می‌شود تا از گرسنگی جان دهد!

هامون هم در حال مردن است.

این کارشناس ارشد محیط با اشاره به دریاچۀ هامون در جنوب شرقی کشور گفت: هامون زمانی 240 هزار هکتار وسعت داشت و تعداد پرندگانش بزرگ‌ترین رکورد ثبت تعداد پرنده را در منطقه داشت. من تعداد پرندگان این دریاچه را ثبت کردم، یعنی 720 هزار پرنده که در منطقه بی‌نظیر بود. اما امروز باید با نهایت تاسف بگویم در هفت سال گذشته فقط تعداد اندکی پرنده در این دریاچه زندگی می‌کنند و امروز اعلام می‌کنم هامون هم در حال مردن است، با آن خداحافظی کنیم.

کهرم با بیان این که سرشماری پرندگان به دلیل این است که ظرفیت، ویژگی و خاصیت یک دریاچه مشخص شود، گفت: چند سال پیش گفتم پرندگان هامون در حال نابودی هستند، گفتند تو نگران پرنده‌ها هستی!؟ نه، من نگران امروز هامون بودم اما باید نگران پرندگان هم بود چون آن‌ها آفریدۀ خدا هستند.

وی به دشت ارژن اشاره کرد و افزود: در این منطقه نیز چهار هزار پرنده داشتیم که متاسفانه امروز فقط تعداد اندکی پرنده داریم که آن‌ها هم وضعیت خوبی ندارند.

این استاد دانشگاه با بیان این که قرار بود 92 سد بر روی سرریزهای دریاچۀ ارومیه ساخته شود و 40 عدد از این سدها مصوبۀ اجرایی داشت، اظهار کرد: تا کنون 36 سد ساخته شده و احداث چهار سد هم به دلیل فشار NGO ها و مردم متوقف شد و با وجود این سدها، امروز فقط 30 درصد دریاچۀ ارومیه باقی مانده و حال ارومیه نیز خوب نیست.

با خشکی دریاچۀ ارومیه، گوشت گوزن زرد سر سفره‌ها رفت.

کهرم با بیان این که بدترین سیستم ساخت و ساز در جهان، کندن و ریختن در آب است، ادامه داد: اتوبان کلانتری بر روی دریاچه یک نوع بند است که از کندن و ریختن در آب ساخته شده. این در حالیست که گردش زندگی در ارومیه با چرخش آب در جهت عقربه‌های ساعت انجام می‌شد. ما بزرگراه ساختیم و جلوی گردش آب را مسدود کردیم و حالا می‌خواهیم سوراخی ایجاد کنیم تا تبادل برقرار شود. من هنوز معنی برخی از صحبت‌ها را درک نمی‌کنم!

وی تاکید کرد: دریاچۀ ارومیه که از بین رفت میلیاردها تومان نیز از میان رفت چرا که تمام مراکز تفریحی منطقه تعطیل شد و مناطق گردشگری نابود شدند. حتی گوزن زرد ایرانی که از کمیاب‌ترین گوزن‌های دنیا است و قرار بود در جزایر دریاچۀ ارومیه افزایش جمعیت یابد، به دلیل خشک شدن منطقه سر سفرۀ برخی از مردم ارومیه آمد و گوشتش زیر دندان رفت!

این کارشناس ارشد محیط اضافه کرد: ارومیه فقط و فقط به صورت یک دریاچه برای کشور ما و برای تمام دنیا دارای ارزش و اهمیت است و اصلا نمی‌توان به هیچ وجه از زاویه دیگری برای سرمایه‌گذاری به آن نگاه کرد.

تنها نتیجۀ ساخت گتوند، شوری آب کارون بود.

کهرم به اعتراض کارشناسان به سد گتوند اشاره کرد و گفت: اکثر کارشناسان ساختن این سد را درست نمی‌دانستند و چندین بار نیز اعلام کردند، اما این سد ساخته شد و زمین‌های کشاورزی، دامداری و چاه‌ها و باغ‌های تمام مردم منطقه نابود شد؛ گورستان هزار سالۀ بختیاری از بین رفت و امروز تنها دستاوردش حل شدن تپه‌های نمکی در این سد و شور شدن کارون است.

وی با اشاره به این که ما با بهای بسیار گران نابودی محیط طبیعی کشور قهرمان سدسازی شده‌ایم، تاکید کرد: دنیای امروز به دو چیز پشت کرده است، یکی سد سازی و دومی انرژی اتمی، که کشور ما هر دو این فعالیت‌ها را به جد پیگیری و به آن افتخار می‌کند.

کشور به سمت ناکجا آبادی بی آب و علف می‌رود.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: مسئولان باید بدانند که کشور ما در زمینۀ سدسازی و محیط با سرعت به سمت ناکجا آباد می‌رود، ناکجا آبادی که یک بیابان بدون آب و علف است! باید فکری به حال مسیرمان کنیم و گر نه کار از کار بیش از این می‌گذرد.

کهرم اعلام کرد: در آینده‌ای نزدیک آیندگان ما که دارای تدبیر بسیار بیشتری هستند بسیاری از این سدها را تخریب می‌کنند و خواهند کرد.

فاجعه نزدیک است.

وی با بیان این که هیچ دانشمندی نمی‌توانست عواقب خشک شدن هامون را بررسی کند اما امروز هامون خشک شد و 240 هزار هموطن آواره شدند، هشدار داد: امروز 30 درصد آب دریاچۀ ارومیه باقی مانده است و من به مسئولان می‌گویم من نگران چند پرنده نیستم من نگران محیط زیست و محیط زندگی مردم هستم. ارومیه اگر به صورت کامل خشک شود که این امر به نظر بعید نمی‌رسد، پس از یک سال 12 میلیون نفر از هموطنانمان در شمال غرب کشور آواره می‌شوند. باید سدهایی بر روی سرریزهای دریاچه ساخته شده باز شود و گر نه فاجعه دور نیست.

این کارشناس محیط زیست گفت: مشکلاتی مانند خشکی و بلاهایی که بر سر هامون، ارومیه و زاینده‌رود آمد. از ماست که بر ماست.

کهرم خاطرنشان کرد: ما باید به نظر مردم اهمیت دهیم و کارشناسان را وارد چرخۀ مدیریت کنیم. امروز کارشناسان فنی بزرگ و باتدابیر ویژه در کشور وجود دارند که از چرخۀ تصمیم‌ گیری خارج هستند گه اگر به این چرخه وارد شوند مشکلات زنجیروار حل می‌شود.

اختلاف درآمد خانوار ایرانی 10 برابر شد!

$
0
0

.

طبق ماده 41 قانون کار در تعیین حداقل دستمزد 11 سال اخیر، 4 سال مصوباتی کمتر از نرخ تورم صورت گرفته که تخلف محسوب می شود، همچنین در دوره مورد بررسی اختلاف هزینه کرد خانوارها در دهک دهم نسبت به دهک اول به 10 برابر رسیده است. به عبارتی، یک گروه از جامعه ماهیانه 10 برابر بخش قابل توجهی از جامعه هزینه می کند.

شهرخبر:به تازگی از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی یک بررسی درباره ارتباط بین حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار در فاصله سال های 81 تا 91، وضعیت نرخ تورم و هزینه کل خانوار شهری صورت گرفت.با توجه به ضرورت تعیین حداقل دستمزد در جوامع، در ایران نیز در اسفندماه هر سال حداقل دستمزد ملی به صورت 3 جانبه، بین نمایندگان کارگران، کارفرمایان و دولت زیر نظر شورای عالی کار و با توجه به دو معیار نرخ تورم اعلام شده از سوی بانک مرکزی و سبد حداقل معیشت خانوارهای کارگری تعیین می شود.

در آخرین ماه هر سال و همزمان با فرارسیدن زمان تصمیم گیری بر سر تعیین حداقل دستمزد کارگران برای سال بعد، مجادلات بر سر افزایش دستمزد کارگران بالا می گیرد. غالبا دو گروه در مقابل یکدیگر صف آرایی می کنند، به اعتقاد گروه اول که عمدتا در بر گیرنده محافل کارگری و انجمن ها و نهادهای صنفی وابسته است، شکاف فزاینده بین نرخ تورم و دستمزد کارگران در طول سالیان گذشته موجب شده که بخش مهمی از کارگران عملا دستمزدی کمتر از حداقل معیشت زندگی دریافت کنند.

شکاف تورم و دستمزد
با این حال، بنا به باور گروه دوم که بعضا شامل نهادهای کارفرمایی و بسیاری از سیاست گذاران دولتی و برخی اقتصادانان نولیبرال است، افزایش سطح دستمزد در شرایط فعلی موجب ایجاد فشار هزینه بر فرایند تولید، واردشدن بنگاه های اقتصادی به منطقه زیان و در نتیجه تعطیل شدن کارگاه ها و افزایش بیکاری و در نهایت متضررشدن بیشتر طبقه کارگر خواهد شد و از اینرو باید از رشد دستمزدها تا حدی ممانعت کرد.

به گزارش مهر، در تحلیل ارائه شده، وزارت کار به عنوان نماینده دولت تاکید دارد افزایش سالیانه تورم باید حتما با افزایش نرخ دستمزد مصوب شورای عالی کار همراه شود تا از کاهش قدرت خرید کارگران جلوگیری به عمل آید.

بررسی ها نشان می دهد تا پیش از سال 88 همواره میزان افزایش دستمزدها بیشتر از نرخ تورم سال قبل بوده است اما از سال 88 تا سال 91 ظاهرا دیدگاه کنترل تورم از طریق کاهش میزان رشد دستمزدها بوده و به این ترتیب افزایش دستمزدها (غیر از سال 89) کمتر از میزان افزایش نرخ تورم بوده است، به این معنی که آهنگ رشد نرخ تورم نسبت به افزایش حداقل دستمزد تندتر شده است. همچنین با توجه به این امر می توان گفت که کارفرمایان به دلیل مشکلات عدیده خود و یا شاید نبود حمایت کافی چندان راضی به افزایش حقوق کارکنان خود مطابق با تورم نیستند.

کل هزینه دهک اول برابر با 10 درصد هزینه دهک دهم
مقایسه بین متوسط هزینه کل خانوار شهری در دهک اول هزینه با حداقل دستمزد طی سال های 81 تا 90 نشان می دهد سطح حداقل دستمزد برای جبران هزینه های اولیه صیانت از نیروی کار واقع در دهک اول هزینه ای مناسب است. در سال 81 متوسط هزینه کل خانوار شهری واقع در دهک اول تنها 7.3 درصد متوسط هزینه کل خانوار شهری واقع در دهک دهم بود که این میزان در سال 90 به 10 درصد رسید.

دستمزد سال 81 در حدود 8 درصد متوسط هزینه خانوار واقع در دهک دهم را پوشش می داد که در سال 90 به 11 درصد رسید. متوسط سالیانه حداقل دستمزد در دوره 81 تا 90 برای خانوار واقع در دهک دهم بیش از 17 میلیون ریال بوده است.

بررسی میزان افزایش حداقل دستمزد 11 ساله کشور از 81 تا 91 نشان می دهد که در دوره مورد بررسی کمترین میزان رشد سالیانه در سال گذشته اتفاق افتاده و در حالی که نرخ تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی به میزان 36.9 درصد بود، میزان افزایش حداقل دستمزد سالیانه توسط شورای عالی کار تنها به میزان 18.09 درصد تایید و به تصویب نهایی رسید و در این بخش 18.81 درصد اختلاف رشد دستمزد با نرخ تورم به زیان کارگران باقی ماند.

ماجرای کاهش حداقل مزد سال 87
این اتفاق در یکسال قبل تر از آن نیز افتاد به نحوی که در سال 90 با وجود اعلام نرخ تورم 21.5 درصدی از سوی بانک مرکزی، حداقل دستمزد تنها به میزان 9 درصد افزایش یافت و در این سال نیز اختلاف نرخ تورم و افزایش حداقل دستمزد سالیانه کارگران به میزان 12.5 درصد باقی ماند. مقامات کارگری می گویند در آن سال به دلیل اجرای فاز اول قانون هدفمندی یارانه ها، رئیس جمهور سابق به وزیر کار دستور اکید داده بود که اجازه افزایش بالای 10 درصد دستمزد کارگران را به دلیل ایجاد بار تورمی در جامعه ندهد و این تصمیم در نهایت به زیان کارگران تمام شد.

علاوه بر سال های 90 و 91 که شورای عالی کار حداقل دستمزد سالیانه را کمتر از نرخ تورم تصویب کرد، یکبار نیز در سال 87 و در زمان فعالیت دولت نهم این کار صورت گرفت. در آن سال شورای عالی کار یکبار بر مبنای نرخ تورم 25 درصدی اقدام به تصویب افزایش حداقل دستمزد کرد و بلافاصله یکروز بعد آن را به بهانه اشتباه محاسباتی بانک مرکزی در اعلام نرخ تورم به 20 درصد کاهش داد؛ موضوعی که در همان سال نیز از سوی مقامات بانک مرکزی رد شده بود. بعد از آن، در تمامی گزارشات بانک مرکزی نرخ تورم سال 87 همان 25.4 درصد اعلام شد.

طبق نرخ تورم هایی که شورایعالی کار در 11 سال گذشته آنها را ملاک تعیین افزایش حداقل دستمزد سالیانه قرار داده است در سال 83 بیشترین میزان اختلاف مصوبه و نرخ تورم به ثبت رسید به نحوی که در آن سال با نرخ تورم 15.6 درصدی، حداقل دستمزد کارگران به میزان 24.9 درصد تصویب شد.
آخرین دستمزد مصوب شده در شورای عالی کار رقم 487 هزار و 125 تومان برای اجرا در سال جاری است که افزایش 25 درصدی نسبت به سال قبل از آن را نشان می دهد. با این حال، نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی به میزان 31.6 درصد بود که در این سال نیز حداقل 6.6 درصد کسری افزایش مزد سالیانه به زیان کارگران، نهایی شد.

جدول 11 ساله افزایش حداقل دستمزد و مابه التفاوت آن با نرخ تورم

مابه التفاوت نرخ رشد حداقل مزد با نرخ تورم (درصد) نرخ تورم (درصد) افزایش حداقل دستمزد (درصد) حداقل دستمزد ماهیانه (ریال) سال

 

بررسی متوسط هزینه دهک اول و دهک دهم در فاصله 10 سال 81 تا 90 نشان می دهد در سال 81 که حداقل دستمزد کارگران 69 هزار و 846 تومان بوده است متوسط هزینه دهک اول جامعه در هر ماه 64 هزار و 939 تومان بود و در همین دوره متوسط هزینه دهک دهم در هر ماه 891 هزار و 209 تومان بوده است. به عبارت دیگر، در سال 81 خانوار دهک دهمی کشور بیش از 13 برابر یک خانوار دهک اولی در ماه هزینه داشته است.
همین روند در سال های دهه 80 طی شده و در سال 90 با وجود تعیین حداقل دستمزد 330 هزار و 300 تومانی برای کارگران، متوسط هزینه دهک اول در هر ماه به 293 هزار و 52 تومان رسید و در همین مدت متوسط هزینه دهک دهم نیز به 2 میلیون و 956 هزار و 72 تومان افزایش یافت.

جدول مقایسه حداقل دستمزد و متوسط هزینه خانوار شهری در دهک های اول و دهم

منبع:اقتصادآنلاین

موج شکن و انواع آن

$
0
0

.

موج شکن ها سازه هایی هستند که جهت ایجاد آرامش در بندرگاه، برای تامین ورود مطمئن  کشتی ها به آبراهه ها و بنادر، کاهش  انرژی ناشی از امواج و حفاظت از سواحل در مقابل امواج احداث می شوند.                         

معماری نیوز : موج شکن ها از دیدگاه های  مختلف از جمله شکل هندسی، مصالح بکار برده شده و موقعیت قرارگیری به انواع مختلف دسته بندی می شوند.از میان انواع موج شکن ها به لحاظ شکل هندسی و مصالح به کار برده شده موج شکن های توده سنگی از متداولترین  انواع آنها می باشند.




تقسیم بندی موج شکن ها به لحاظ سازه ای و جنس مصالح مورد استفاده:

-1 موج شکن های مایل (شیب دار)
این موج شکن ها بیشتر از سایر انواع موج شکن ها مورد استفاده قرار می گیرند. قسمت های اصلی این موج شکن ها عبارتند از:




 


2 - موج شکن های قائم
موج شکن های قائم از یک دیوار تشکیل می گردند که روی زیر بنایی از سنگ ریزی با سنگ های طبیعی قرار دارد. دیوار ممکن است با مصالح بنایی ساخته شود و یا از بلوک های مصنوعی که بطور منظم روی هم چیده می شود تشکیل گردد. زیر بنای سنگ ریزی شده از دو طرف دارای شیب است که در طرف دریا با پوششی از قطعه سنگ بزرگ طبیعی و یا بلوک های مصنوعی حفاظت می شود.

برتری موج شکن قائم:

در اعماق زیاد موج شکن های قائم اقتصادی تر از موج شکن های مایل هستند. همچنین موج شکن های قائم امکان پهلوگیری در سمت داخل موج شکن را فراهم می کنند.




3 -موج شکن مختلط شیبدار و قائم
در بعضی موارد اسکله در پشت موج شکن ها پیش بینی می شود. لذا سمت داخلی موج شکن را با ساختن دیواری قائم در نظر می گیرند که امکان پهلوگیری به کشتی ها را می دهد. چنین دیوار قائمی باید به اندازه کافی غیر قابل نفوذ باشد ، تا موجی که از بدنه موج شکن می گذرد از دیوار عبور نکند. البته این نکته را در محاسبات اسکله باید رعایت کرد و در نظر گرفت.
معمولا در طراحی موج شکن ها ابعاد دانه ها از داخل به بیرون بزرگ می شود زیرا اولا استفاده کامل از سنگ های بزرگ اقتصادی نیست و ثانیا از طرف دیگر به کار بردن ریز دانه در تمام مقطع مقطع موج شکن سازه پایداری ایجاد نمی کند. لذا یک طرح خوب طرحی است که ترکیب بهینه ای از دانه بندی های مختلف را به کار ببرد.



در ساختمان موج شکن های مایل دو روش اصلی قابل تفکیک است.

- ساختمان از راه زمینی

- ساختمان از راه دریایی
در عمل غالبا دو روش با هم اجرا می شوند ، قسمت پایین ساختمان از راه دریا و قسمت بالای آن از طریق زمین صورت می گیرد.

4 -موج شکن های شناور
این موج شکن ها نیز با فرض اینکه قسمت عمده انرژی موج در قسمت بالای آن متمرکز است ساخته می شود. این موج شکن ها بیشتر جنبه موقت دارند. مثلا در جایی که کارهای ساختمانی در دست اجرا است می توان از این موج شکن ها استفاده کرد. در ضمن این موج شکن ها فقط برای زایل کردن امواج کم ارتفاع قابل استفاده هستند.

عیب عمده موج شکن های شناور این است که چون خود نیز همراه با امواج در خال تلاطم هستند علی رغم اینکه قسمتی از انرژی موج را زایل می کنند لیکن حرکت خود آنها موجب بروز امواج کم ارتفاعی می شود که می تواند مشکل آفرین باشد. موج شکن های شناور را با مصالح گوناگونی می توان ساخت.

5 -موج شکن های هوایی یا بادی
مرز احداث این نوع موج شکن ها به این نحو است که در کف آب در حد خارجی آن یک لوله سوراخ دار نصب می کنند. در موقع تلاطم آب به وسیله امواج ، هوای متراکم به داخل لوله می فرستد که از سوراخ ها با فشار خارج شده و قسمت مهمی از انرژی موج را جذب می کند و از بلندی موج می کاهد بدون اینکه طول موج تغییر کند. استهلاک موج بدین صورت ممکن است به 92% برسد.

عملا این موج شکن ها را برای کارهای موقت و ساختمان های نظامی به کار می برند خطر از کار افتادن دستگاه هواده در هنگام توفان وجود دارد که در این صورت عواقب بدی را برای تاسیسات بندری به بار خواهد آورد.



 
منبع: وبلاگ سعید سمیعی

ماندگارترین مساجد تاریخ کدامند؟

$
0
0

.

ماندگارترین مساجد تاریخ کدامند؟/از مسجد قطبی تا نماز خواندن روی آب

یک گوشه دنج برای عبادت... روزی که پیامبر اکرم(ص) مسجد قبا را به عنوان اولین مسجد رسمی اسلام بنا می‌کرد، مسجد گوشه دنجی برای عبادت‌های فردی و جمعی بود. جایی که مسلمانان مدینه نه فقط برای نماز و عبادت، که به عنوان اولین محل تجمع و قرارهای مذهبی از آن استفاده می‌کردند.    

 
            

مجله مهر:حالا بعد از گذشت 14 قرن هزاران مسجد در گوشه و کنار دنیا بنا شده که امروز، 21آگوست روز جهانی آنها نام گرفته است. مساجد تاریخی، شگفت انگیز یا تاثیر گذار.

"

جایی که ابر سایه انداخت

شهرت مسجد غمامه مدینه نه به خاطر معماری و قدمتش، که به خاطر روایت تاریخی آن است. غمامه به معنی ابر است و اشاره به زمانی دارد که پیامبر اکرم(ص) در این مکان شروع به خواندن نماز کردند و ابرهایی روی سر ایشان را پوشاندند. گفته می شود ابرها بعد از دعای باران پیامبر آسمان منطقه را پوشانده اند. مسجد غمامه در فاصله 500 متری غرب مسجدالنبی، مقابل باب السلام در منطقه «مناخه» قرار دارد.

"

دروازه حج

مسجد شجره اما یکی از مهم ترین مساجد تاریخی دنیا است. جایی که زائران برای ورود به مکه و بیت الله الحرام چه ساکن باشند و چه مسافر، بدون احرام بستن در آن حق ورود به این شهر را ندارند. پیامبر اکرم در سه سفر عمره و یک سفر حج تمتع در این محل محرم شدند. همچنین روایت است که پیامبر اکرم در این مکان، کنار درختی به نام ‹‹سَمَره›› فرود آمدند.

"

دو قبله در یک زمین

مسجد ذوالقبلتین جایی است که در آن قبله مسلمانان از بیت المقدس به کعبه تغییر کرد. پیامبر اکرم(ص) در رکعت دوم نماز ظهر بودند که فرمان تغییر قبله از سوی خداوند نازل شد و دو رکعت بعدی نماز ظهر جماعت آن روز به سمت کعبه خوانده شد. این مسجد در شمال غربی مدینه در فاصله 3.5کیلومتری مسجدالنبی قرار دارد و در تمام ساعات روز باز است.

"

پایگاه حکومت عدل

اگر قرار باشد یکی از 4مسجد بزرگ و تاثیرگذار جهان اسلام را بشناسید، مسجد کوفه یکی از آنها خواهد بود. جایی که امام علی(ع) آن را مرکز خلافت خود در نظر گرفت. مسجد کوفه در ۱۲ کیلومتری شمال نجف قرار دارد که گفته می‌شود سنگ بنای آن را حضرت آدم(ع) گذاشته و بعد از مسجدالحرام قدیمی‌ترین مسجد جهان است. در مسجد کوفه حتی مسافرها هم نماز خود را کامل می‌خوانند.

"

هفت مقام نورانی

مسجد سهله؛ این نام مسجدی است که روایات متقن شیعی، آن را «مقام» و محل سکونت امام زمان(عج) در زمان ظهور معرفی کرده‌اند. مسجدی که در قرن اول هجری در شمال غربی مسجد جامع کوفه ساخته‌شد و تا مقبره امام علی(ع) ۱۰ کیلومتر فاصله دارد. در صحن این مسجد 7محراب به نام 7نفر از پیامبران و اولیای الهی نامگذاری شده اند. مقام ابراهیم(ع)، مقام یونس(ع)، مقام ادریس(ع)، مقام صالح(ع)، مقام امام سجاد(ع)، مقام امام صادق(ع) و مقام امام زمان(عج) هفت مقام این مسجد هستند که هر کدام محل اقامت، عبادت یا سکونت یکی از این اولیای الهی بوده اند.

"

دو رکعت زیر سقف چوب

از مسجدهای معروف و روایت های تاریخی شان که بگذریم، مساجدی در دنیا هستند که جزو «ترین» ها قرار گرفته اند. مسجد چوبی با معماری متفاوتش یکی از زیباترین مساجد دنیا است که بنای اولیه اش در سال 1325 با دیوارهای کاه‌گلی و سقف چوبی در نیشابور ساخته شد اما در سال 1378 مسجدی تمام چوبی به جای آن ساخته شد. مسجدی که گفته می شود اولین مسجد چوبی مقاوم در برابر زلزله در جهان است و با سقف شیروانی و دو مناره 13متری در وسعت200متر مربع ساخته شده است. در مجموع 40تن چوب در بنای این مسجد استفاده شده است.

نماز خواندن روی برف و یخ

صعب العبورترین مسجد دنیا شاید مسجد قطبی شهر اینووریک کانادا باشد که نمازگزارانش برای رسیدن به آن باید از میان یخ و برف بگذرند و نماز جماعت شان را در هوای 6ماه آفتابی، 6ماه مهتابی بخوانند. این مسجد در 220 کیلومتری قطب قرار داد و محل اجتماع 180 مسلمانی است که در میان 3500 سکنه اینووریک زندگی می کنند.

مسجدهای شناور

مسجدهای ساحلی یا مسجدهای شناور در آب آنقدر جاذبه توریستی دارند که حالا کشورهای اسلامی زیادی به ساخت آنها رو آورده اند. نمونه این مساجد را در مالزی، ایتالیا و به تازگی در عربستان می توان دید. مسجد شناور عربستان که در جده ساخته شده، مسجد الرحمه نام دارد و معماری آن تلفیقی از معماری سنتی اسلامی و مدرن است.

مسجد تنگه مالاکا اما در سال 2006 در یکی از جزایر مصنوعی مالزی ساخته شده و به طور کامل بر آب بنا شده است. ایتالیایی ها هم در ونیز یک مسجد شناور بنا کرده اند که در آن به جای استفاده از سنگ و چوب و آجر، از توپ ژیمناستیک استفاده شده است.

    
 



                    
 
 
اخبار مرتبط
Viewing all 992 articles
Browse latest View live